انسان بهطور معمول در چهار محیط، روش می گیرد؛ محیط خانوادگی، آموزشی، رفاقتی و شغلی. البته فضای پنجمی هم وجود دارد که حاکم بر همه آنها است و ما در آینده به آن میرسیم. بحث ما راجع به محیط رفاقتی است. که اثرگذاری محیط رفاقتی بر روی انسان، در ابعاد گوناگون وجودی از همه محیطهای بیشتر است.
مراقب باش رفاقت، دلبستگی و محبّتت فی الله و لله باشد. اگر غیر این باشد، برای تو خطرناک است. نعوذ بالله؛ زمانی چشمت باز میشود که دیگر راه برگشت نداری.
یعنی چه در بعد اعتقادی، چه نفسانی، چه جوارحی و در بعد اعمال ظاهری اثرگذارترین محیط است.
لذا این محیط نقش اساسی دارد؛ هم در بعد سازندگی انسان و هم در بعد تخریبی. در ادامه بحث وارد این مسأله شدیم که جهت قوّت تأثیرگذاری چیست؟ گفتیم رابطه تناتنگ، مورّث محبّت است و دوستی از آنجایی که یک رابطه تنگاتنگ است، موجب پیدایش محبّت شده و محبّت نیز انسان را تحت تأثیر قرار میدهد و به آدمی روش میدهد.
محور محبّتها
محبّت، خودش محور میخواهد و دلیلی خاصّی موجب میشود که انسان از چیزی یا کسی خوشش بیاید.
محور محبّت در انسان، بهطور کلّی یا یک امر مادی است و یا یک امر معنوی است. لذا ما وارد این بحث شدیم که محبّت پایدار، رفاقت پایدار را در پی دارد.
لذا اگر محور رفاقت و دوستی الله تعالی باشد، یعنی محور رفاقت جنبههای معنوی باشد، این محبّت این پایدار است. امّا اگر محور، امور مادی باشد، این محبّت ناپایدر است.
من روایاتی را نیز در این رابطه مطرح کردم و گفتم که در روایات هم این معنا مطرح شده است.
حتّی این پیوند رفاقتی، از نظر قدرت و بُرد، با پیوندهایی که انسان در این عالم دارد، نسبتسنجی میکنند. در میان پیوندهای انسان با موجودات عالم، نزدیکترین و قویترین پیوند، بهطور معمول و غالب پیوند نسبی است. مثلاً پیوند پدر و فرزند، یک پیوند نسبی است و از قویترین پیوندها است.
امّا وقتی که ما در باب محبّت وارد میشویم، میبینیم که اگر پیوندی بر اساس محبّت و حول محور دوستی ایجاد شود، از پیوند نَسَبی هم اَقوی میشود و بُردش نیز بیشتر خواهد بود. علی(علیهالسلام) در روایتی پیرامون دوستی و پیوندی که محور و سببش «الله تعالی» باشد، می فرماید: «المودّةُ لله أقربُ نَسَبٍ».