ذهنی:
آن است كه مشاق پس از آشنائی با قواعد خط و شیوه و ربط استاد، بدون تقلید از سرمشق و با ذهنیت خود – عشقی و ذوقی – عباراتی بنویسد تا نیروی خطی خود را بسنجد.سلطانعلی مشهدی در اشعار خود به دو مشق نظری و قلمی اشاره كرده و می گوید:
بر دو نوع است مشق و ننهفتم تا توای خوبرو جوان گفتم
قلمی خوان یكی و گر نظری كه بود این سخن هنی و مری
قلمی مشق كردن نقلی روز، مشق خفی و شام، جلی
نظری دان گاه كردن خط بودن آن گه ز لفظ و حرف و نقط
هر خطی را كه نقل خواهی كرد جهد كن تا نكوبی آهن سرد
حرف حرفش نكو تأمل كن نه كه چون بنگری تغافل كن
قوت و ضعف حرفها بنگر دار تركیب آن به پیش نظر
در صعود و نزول او می بین تا كه حظی بری از آن و از این
باش از شَمره های حرف آگاه تا بود صاف و پاك و خاطره خواه
اظهرهروی به سلطانعلی مشهدی از راه نصیحت می گفته است:
در مشق كوتاهی مكن پیوسته ای سلطان علی در روز كن مشق خفی ، در شام كن مشق جلی
قاضی احمد غفاری شاعر و خوشنویس گفته است:
چهل سال عمرم به خط شد تلف سر زلف خط ناید آسان بكف
زمشقش دمی هر كه غافل نشست چو رنگ حنا رفت خطش زدست
مكن جز به تحریر اوقات صرف كه صورت نمی یابد از صوت حرف
ضیاء الدین محمد یوسف در رساله ی خود گوید:
خواهی كه ترا بلند سازد آوازه نیك در جهان مشق
بشنو زمن شكسته خاطر اول تعلیم، بعد از آن مشق
كسی كه بخواهد به هدف خود برسد و از روی اصول و هندسه خط و كیفیت خوشنویسی به درجات عالی خط نائل گردد از آغاز كار باید شاگردی و تلمذ استادی را اختیار كند تا او را در این فن رهبری و ارشاد نماید. چون اگر تنها به فكر و عقل خود تكیه كند كاری عبث و بیهوده كرده است. كسانی كه بدون تعلیم استاد و فقط از راه تقلید به درجه ی استادی رسیده اند بسیار اندك اند- و در حكم «النادر كالمعدوم» و یا «النادر لا حكم له» می باشند.
در خطوط كسانی كه بدون استاد كار كرده اند در بسیاری از حروف آن نقص و ناموزونی دیده می شود به خلاف دسته ی اول كه همه استوار و درست مشاهده می گردد.
شایسته است كه متعلم از متابعت استاد سر نپیچید و به راهنمائی او اهمیت دهد و عمل كند و در اكرام و كسب رضای خاطر او بكوشد كه فایده اش به خود او بازخواهد گشت.
ان المعلم و الطبیب كلاهما لا ینصحان اذا لم یكرما
در همه حال نظافت و پاكیزگی را مرعی دارد و ادوات و لوازم خوشنویسی خود را پاكیزه و كامل و مرتب كند و جایی برای كتابت انتخاب كند كه موافق با اصول بهداشت باشد و آنقدر مبالغه در نوشتن نكند كه ملول و خسته شود و از نوشتن در جای كم نور حذر كند و سرعت و عجله در نوشتن ننماید. در بهداشت چشم بكوشد و از گرد و كثافت و آبهای آلوده محفوظ دارد، در صفحات براق و خیره كننده ننگرد. زیاده روی در نوشتن نكند چرا كه استمرار بی حد ، ضعف قوای ظاهری و باطنی می آورد.
از روی بی میلی و سرسری ننویسد. محل نوشتن روشن و با صفا و خالی از اغیار باشد.
میرعلی هروی در مدادالخطوط خود آورده است: «خانه ای كه در آنجا كتابت كنند باید كه از چهار طرف درها گشاده باشد و صبح در طرف شرقی و نیمروز در جانب جنوبی و آخر روز به طرف غربی نشیند اما در تابستان تا وقت شام هوای حوضخانه بهتر است.»
به تابستان نكو باشد پگاهی زمستان نیك وقت چاشتگاهی
ولیكن خانه خطاط باید كه از هر چارسو درها گشاید
صباحان مصلحت زانگونه بیند كه در پیش در شرقی نشیند
به وقت نیمروز ای نیك محضر جنوبی بهتر است از جای دیگر
ولی در مغرب روز است احسن به نزدیك در غربی نشستن
ابن بواب گفته است: «خطاطی موقوف بر پنج چیز است: برندگی و تیزی قلمتراش، خوبی قلم، صافی و با جریان بودن مركب ، لینت و نرمی كاغذ، آرامش و سكون دل (یا نگاه داشتن نفـَس در حال نوشتن).»
امین الدین یاقوت ملكی گوید: «اگر قلمت خوب و پسندیده شد خطت نیكو می گردد و هر گاه ضایع باشد خطت ضایع خواهد شد.»
از اهم اموری كه به تحسین و تجوید خط كمك می كند كیفیت نگاه داشتن قلم و ملاحظه ی حركات آن در حال نوشتن و خوب تراشیدن قلم است. یكی از استادان گفته است: كسی كه مداد برگرفتن و تراش قلم و قط و گرفتن ورق و حركت دست را در حال كتابت خوب نداند از كتابت و خوشنویسی بهره ای ندارد.
میرعلی هروی استاد زبردست خط نستعلیق قرن دهم درباره ی تحصیل هنر خط سروده است :
چند در وادی خط می كنی ای دل تك و پو بشنو این نكته زمن باز نشین فارغ بال
پنج چیز است كه تا جمع نگردد با هم هست خطاط شدن نزد خرد امر مُحال
قوت دست و وقوفی ز خط و دقت طبع طاقت محنت و اسباب كتابت به كمال
گر از این پنج یكی راست قصوری حاصل ندهد فایده گر سعی نمایی صد سال