نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: مداحی یابن امی با صدای ملا باسم همراه با ترجمه فارسی

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. Top | #3

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,909
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,218 در 63,589
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    مذ رأيتُ الرأسَ مرفوعاً...على الرمح مشالا

    از زمانی که سرت را بر روی نیزه برافراشته دیدم درحالی که لاغر شده بود

    شفني الحزنُ وفاض ...... الدمع من عيني وسالا
    حزن و اندوه بدن من را لاغر وضعیف کرد و اشکها از چشم سرازیرشد

    وكأني مذ سمعتُ .........الرأس بالأحزان قالا
    و گویا من در آن زمان شنیدم که سرت با حزن می گوید:

    من أذى الظلام ............أشكوا الهم لله تعالى
    از آزار ظالمان اندوهم را به خداوند شکایت میکنم

    صاح صوتي بالأنين ...... ذاب قلبي يا حسين
    با ناله فریاد زدم.......... ای حسین(ع) قلبم ذوب شد

    نار وجدي قد.............سرت بين الضلوعي
    آتش خشم درونم بین استخوانهای پهلویم سرایت کرد

    لك حزناً يا أخي .........سيلُ الدموعي

    و برای حزن تو ای برادر سیل اشک

    بات يجري ..............أين خدري
    تمام طول شب جاری بود..... سراپرده من کجاست؟

    آه لو تدري بآلامي ......وحزني يبن أمي
    آه ای برادر اگراز غصه ها و حزن من چیزی می دانستی !

    آه لو كنت معي .........تكشف لوعاتي وغمي
    آه اگر با من بودی دردها و غمهای مرا از بین میبردی

    آه كنت تواسيني .....بذا الخطب الملمي
    آه اگر مرا دربرابر آن خطبه خوانی که ملامتمان میکرد یاری میکردی

    يوم أدخلنا على .........الطاغي يزيد هد عزمي
    همان روزی که بر یزید طغیانگر واردشدیم و عزم من فروریخت

    قد تحملنا العذاب........ ومرارات المصاب
    چه بسیار عذاب و تلخیهای مصیبتی که تحمل کردیم

    يا أبا الأيتام ............لما غبت ضعنا
    ای پدر یتیمان همینکه غایب شدی ما ضایع شدیم(حرمتمان ازبین رفت)

    لو أردنا فقدكم ..........نبكي مُنعنا
    اگر میخواستیم برای فقدان شما گریه کنیم مانعمان میشدند

    راح ذخري !.............أين خدري؟
    اندوخته و پشتوانه من رفت ! ..... سراپرده من کجاست؟

    قد رمتني بسهام .........الغدر أقوام الأعادي
    دشمنان با تیرهای نفرت و دشمنی مرا نشانه گرفتند

    لا تلمني لو بجمر .........محرق ذاب فؤادي
    من را ملامت نکن اگر با آتشی سوزاننده قلبم ذوب شد

    فلقد أدخلت قبرا ........عنوة لإبن زياد
    به زور و درحالی که اسیر وذلیل بودم داخل مجلس ابن زیاد شدم

    وعلي قيدوهُ .............إنُهم شر العبادي
    و علی(ع) را با زنجیرها بسته بودند ....آنها بدترین خلق خدایند

    لهف نفسي للعليل ........ كابد الهم الثقيل
    برای سجاد بیمار افسوس خوردم واندوهگین شدم
    که او اندوه بزرگ را تحمل میکرد


    قيد السجاد من ...........قوم لئام
    قومی پست سجاد(ع)را در غل و زنجیر کرده بودند

    وأنا ناديت ..............يا نعم المحامي
    ومن او را صدا زدم و گفتم: ای بهترین حمایت کننده

    هاك عمري .............أين خدري
    بیا این عمر من برای تو ...... سراپرده من کجاست؟




    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 29-11-2012 در ساعت 16:56
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2. تشكرها 3


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi