* در میان جمع، بشّاش و گشاده رو و در تنهایی، سیمایی محزون و متفكّر داشت.
* هرگز به روی كسی خیره نگاه نمی كرد و بیشتر اوقات چشمهایش را به زمین می دوخت.
* اغلب دو زانو مینشست و پای خود را جلوی هیچ كس دراز نمی كرد.
* در سلام كردن به همه، حتّی بردگان و كودكان، پیشدستی می كرد و هر گاه به مجلسی وارد می شد نزدیكترین جای را اختیار می نمود.
* اجازه نمی داد كسی جلوی پایش بایستد و یا جا برایش خالی كند.
* سخن همنشین خود را قطع نمی كرد و با او طوری رفتار می كرد كه تصوّر می شد هیچ كس نزد رسول خدا از او گرامی تر نیست.
* بیش ا ز حدِّ لزوم سخن نمیگفت، آرام و شمرده سخن میگفت و هیچ گاه زبانش را به دشنام و ناسزا آلوده نمی ساخت.
* در حیا و شرمِ حضور، بی مانند بود.
* هر گاه از رفتار كسی آزرده می گشت ناراحتی در سیمایش نمایان می شد، ولی كلمه گِله و اعتراض بر زبان نمی آورد.
* از بیماران عیادت می نمود و در تشییع جنازه حضور می یافت.
* جز در مقام داد خواهی، اجازه نمی داد كسی در حضور او علیه دیگری سخن بگوید و یا به كسی دشنام بدهد و یا بدگویی نماید.