این موضوع در باره امام زمان(عج) فرق میکند چون رهبر پیوسته باید در جامعه روح امید بدمد و دمیدن روح امید با معرفی منجی عالم بشریت امکان داشت جدا از این که بیشتر معرفی ها توسط ائمه بعدی صورت پذیرفت و آن هم به خاطر سؤال بیش از حد مردم و اشتیاق آنان به دانستن حضرت امام زمان(ع) و خصوصیات و صفات او بود.
حتی وجوداحادیث فراوان در باره امام حسن و حسین(ع) وقتی شخصی در محضر ابن عباس سوالی میپرسد و یکی از حسنین(علیهما السلام)، جواب میدهند، آن شخص قبول نمیکند ومیخواهد جواب را از ابنع باس بشنود، تا مطمئن شود.
مراجعه به کتب فقهی بر این حقیقت اشاره دارد که در طول تاریخ بیست سال حضورامام حسن و حسین(ع) در مدینه مسئله فقهی چندانی از آنان پرسیده نشد و مردم آنانرا دو فقیه اسلام شناس عالم حساب نمیکردند تا چه رسد به امام جوادی که سن کمتری داشتند. و از پشتیبانی عظیم و تاییدات مکرر پیامبر اکرم(ص) نیز برخوردارنبودند.
دسیسه های خلفای عباسی که پیوسته میخواستند او در بین مردم ناشناخته بماند وخفقان حاکم آن زمان تا اندازه ای که آن امام یا پدر بزرگوارش و فرزندانش مجبورمی بودند خلفای ظالم عباسی را امیرالمؤمنین خطاب کنند به عمیقتر شدن جهل موجود دامن میزد.