گلبوسۀ احمد گل بستان جمالش
قرآن ورقی از صُحُفِ خُلق و خصالش
پیغمبر و زهرا و علی محو جمالش
شیری که به او فاطمه داده است، حلالش
بالاتر از اوهام همه اوج کمالش
جاری ز کف او کرم احمد و آلش
این محشر کبراست بیایید ببینید
این یوسف زهراست بیایید ببینید
خورشید دمیده به شب تار مدینه
گردیده چراغ دل بیدار مدینه
روئیده گل وحی ز دیوار مدینه
خیل ملک آیینه به دیدار مدینه
ارواح رسولان شده زوار مدینه
گردیده فلک غرق در انوار مدینه