3. ظلم و فسادستیزی
از دیگر آثار توحید افعالی که در رفتار اباعبدالله الحسین علیه السلام ظهور پیدا کرد ظلمستیزی آن حضرت در میان جامعه اسلامی میباشد، زیرا افراد موحد و اهل توحید از آن جایی كه به حق گرایش دارند، از بی عدالتی و بیداد بیزار میشوند؛ چه بی عدالتی را باطل و در حكم امر ناحق برمیشمارند و میكوشند خویش را از آن برهانند و حتی دامن خویش به اتهام آن نیالایند. قرآن کریم میفرماید:
Gوَ رَبَطْنا عَلى قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطاF؛[29]
ما دلهاى آنها را محكم ساختیم در آن هنگام كه قیام كردند و گفتند: پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمین است، هرگز غیر او معبودى را نمىپرستیم كه اگر چنین گوییم سخنى به گزاف گفتهایم.
راه باطل و شطط، راهی است كه انسان را از انجام اعمال درست و حق بازمیدارد. دور شدن از حق به معنای قرار گرفتن در افكار و رفتاری است كه آدمی را به ظلم و ستم روا میدارد و از رفتار عقل و عرف و شرعپسندانه دور میسازد. بیعدالتی نیز چیزی جز رفتاری دور از اینها نیست. بنابراین بینش توحیدی است كه آدمی را وادار به حقطلبی و عدالتخواهی و مبارزه با فساد میكند.
بنابراین انسان موحد و توحیدمدار، در راستای بینش توحیدی خود در همه اعمال و حوزهها میكوشند تا اصلاح امور را سرمشق خویش قرار دهند. و امام حسین علیه السلام بر این اساس حرکت تاریخی خود را برای اصلاح جامعه اسلامی از انواع فساد آغاز میکند و با آنها به ستیز میپردازد. همانگونه که در وصیت نامه خود چنین به آن تصریح میفرماید:
وأنی لم أخرج أشرا ولا بطرا ولا مفسدا ولا ظالما وإنما خرجت لطلب الاصلاح فی أمة جدی صلى الله علیه؛[30]
من براى فساد، طغیان و ظلم قیام نكردم؛ تنها براى اصلاح امت جدم قیام كردم.
و در یکی از منازل در راه کربلا میفرماید:
مردم! آگاه باشید اینان اطاعت خدا را ترك و پیروى از شیطان را بر خود واجب نمودهاند، فساد را ترویج و حدود الهى را تعطیل كرده، غنائم را به خود اختصاص دادهاند، حلال و حرام و اوامر و نواهى خداوند را تغییر دادهاند، و من به رهبرى جامعه مسلمانان از این مفسدین كه دین جدم را تغییر دادهاند شایستهترم.[31]
و نیز میفرماید:
مگر نمىبینید كه به حق عمل نمىشود و از باطل جلوگیرى نمیگردد! من بنا دارم ـ هرچند با ریختن خونم باشد ـ امر به معروف و نهى از منكر كنم.[32]