خاتمیت از دیدگاه استاد مطهری
مطالبی که تا به حال در مورد خاتمیت بیان شد، گرچه بیشتر حول و حوش دیدگاه اقبال بود و نظریات استاد مطهری هم در نقد اقبال بود؛ یعنی بیشتر جنبه سلبی داشت، اما از لابه لای اشکالات شهید مطهری بر اقبال می توان تا حدودی به دیدگاه ایشان در باب خاتمیت نزدیک شد. این مهم یعنی ختم نبوت از دیدگاه شهید مطهری وقتی شفاف و کامل تر خواهد شد که از سایر آثار ایشان پیرامون همین موضوع غفلت نورزیم. استاد در نوشته ها و آثار مختلفی در باب مسئله ختم نبوت سخن گفته است. اولین و مفصل ترین اثر ایشان در این زمینه، سخنرانیهایی است که تحت عنوان «خاتمیت» به چاپ رسیده است.
دومین اثر ایشان، «ختم نبوت» است که در مجموعه ای به نام «محمد خاتم پیامبران» به چاپ رسیده است. و سومین اثر ایشان جزء سوم از مجموعه «مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی» با نام «وحی و نبوت» می باشد که در بخشی از آن به مسئله فلسفه ختم نبوت پرداخته شده است. در دیگر آثار ایشان نیز همچون «اسلام و مقتضیات زمان»، «آشنایی با قرآن» و «نقدی بر مارکسیسم» اشاراتی به این مسئله دیده می شود.
شهید مطهری سخن خود را در باب تبیین خاتمیت با بحثی پیرامون علل تجدید نبوتها شروع می کند. با اینکه نبوت یک جریان پیوسته است و پیام خدا (یعنی دین) یک حقیقت بیشتر نیست، ظهور پیاپی پیامبران، تجدید دائمی شرایع، نسخهای مداوم کتب آسمانی، این سؤال را پیش می کشد که چرا پس از اسلام و با اعلام ختم نبوت، ارتباط انسان با جهان غیب یکسره منقطع شد، و نه تنها پیامبر تشریعی (صاحب شریعت) نیامده و نخواهد آمد، حتی پیامبر تبلیغی نیز نیامده و نخواهد آمد. خلاصه اینکه فلسفه و راز ختم نبوت چیست؟ استاد مطهری در پاسخ به این سؤال و علت یابی خاتمیت سه علت عمده را بیان می کند: 1. تحریف، 2. نقص و 3. نیاز به تفسیر و تبلیغ.