شازده کوچولو مودبانه پرسید:
آدم ها کجا هستند؟
گل سرخ که روزی عبور کاروانی را دیده بود گفت: آدم ها؟!
به گمانم هفت هشت تایی باشند.
سال ها پیش دیدمشان.
ولی هیچ معلوم نیست
که کجا بشود پیداشان کرد.
ریشه ندارند باد آنها را با خودش به این طرف وآن طرف می برد...