انفاق
ـ «وَ أَنفِقُوا مِمّا رَزَقناکُم مِن قَبل أن یَأتِیَ أحدَکم المَوتُ فَیَقُولَ رَبِّ لَو لا أَخَّرتَنِی إلی أجلٍ قَریبٍ فَأَصَدَّقَ
وَ أکُن مِنَ الصّالِحینَ»1
و از آن چه روزی شما کردیم، در راه خدا انفاق کنید؛ پیش از آن که مرگ بر یکی از شما فرا رسد. در آن
حال، به حسرت بگوید: پروردگارا اجل مرا اندکی به تأخیر انداز تا صدقه و احسان بسیار کنم و از نیکو کاران
شوم.
ـ «وَ أنفِقُوا فِی سَبیلِ اللّهِ و لا تُلْقُوا بأَیْدِیکُم إلی التَّهلُکَة و أحسِنُوا إنّ اللّه یُحِبُّ المُحسِنین»2
از مال خود در راه خدا انفاق کنید و به دست خویش خود را در خطر نیفکنید و نیکویی کنید که خدا نیکوکاران
را دوست دارد.
ـ توانگرا دل درویش خود به دست آور*** که مخزن زر و گنج و درم نخواهد ماند
(حافظ)
ـ ز احسان می شود صاحب کرم را دولت افزونتر ***بلی هر چاه را آب از کشیدن بیش می گردد
(سالم کشمیری)
ـ شرف مرد به جود است و کرامت به سجود** هر که این هر دو ندارد عدمش به ز وجود
(سعدی)
ـ من نگویم به ابر مانندی ** که نکو ناید از خردمندی
او همی بخشد و همی گرید***
تو همی بخشی و همی خندی (رشید و طواط)
ـ بخور هر چه داری فزونی بده** تو رنجیده ای بهر دشمن منه
اگر گنج قارون به دست آوری **
نماند، مگر آن چه بخشی بری
(مولوی)
ـ درخت کرم هر کجا بیخ کرد**
گذشت از فلک شاخ و بالای او
گر امیدواری از او برخوری ** به منت منه اره بر پای او
(سعدی)