❤ |
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 04-02-2021 در ساعت 22:32
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
موضوعات تصادفی این انجمن:
- ۩`✾` ۩ قبله اهل سجود{ویژه نامه شهادت...
- ویژه نامه وفات حضرت زینب علیها السلام * شکوه...
- ۩۞۩ ويژه نامه وفات جانسوز ام المومنين٬ حضرت...
- با مسلم بن عقیل بیشتر آشنا شویم{به مناسبت...
- ویژه نامه وفات حضرت ام البنین علیهاالسلام...
- غریب سامرا ۩●^●۩ ویژه نامه شهادت امام حسن...
- ویژه نامه وفات حضرت زینب علیها السلام *...
- ویژه نامه شهادت جانگداز امام سجاد علیه...
- ویژه نامه وفات جانگداز ام المومنین حضرت...
- سفير عشق ۩ ۞ ۩ ويژه نامه شهادت مسلم بن عقيل۩...
❤ |
لجه ای از از اقیانوس
قالَ علی ابن محمد الهادی النقی علیه السلام :
مَنْ اءنِسَ بِاللّهِ اسْتَوحَشَ مِنَ النّاسِ، وَعَلامَةُالاُْنْسِ بِاللّهِ الْوَحْشَةُ مِنَ النّاسِ.
امام هادی علیه السلام فرموده اند :
كسى كه با خداوند متعال مونس باشد و او را اءنيس خود بداند،
از مردم احساس وحشت مى كند.و علامت و نشانه اءنس با خداوند وحشت از مردم است
يعنى از غير خدا نهراسيدن و از مردم احتياط و دورى كردن .
عُدّة الداعى مرحوم راوندى : ص 208.
و
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
انگار که پاره های آتش، بر جگر سامرا گذاشته باشند!
انگار که شهر، یکباره غرق در دریای اندوه شود!
خبر سهمگین، اینگونه اثر می گذارد.
سامرا را امروز باید نشناخت که از این داغ ناگهان، شکسته شده است.
سامرا، همه جانبه، وقف اشک ریزی است و در کوچه هایش
آهنگ دلگیر کوچ موج می زند.
سامرا، مونسی جز غم ندارد. همدمی جز بغض های مانده در گلو ندارد.
شهر، با معصومیت از دست رفته، در خویش فرومی ریزد.
امروز، هیچ شاعری نیست که همراه شعرش، از حسّ غربت سامرا
سرشار نباشد.تنها حرکتی که از سامرا، با رفتن دهمین رهنمای
روشنگر، زاده سخی ترین مردمان، هادیِ دوران سر می زند،
بر سر زدن است و گریستن
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
صداي زمزمه ي جامعه کبيره ي توست
که چشم ها همه اشک و نگاه خيره ي توست
هر آنکسي که در امواج عشق افتاده
براي عرض ادب در پي جزيره ي توست
کلاس درس محبت کلامکم نور است
اگر محب علي گشته ايم سيره ي توست
شما که محبط وحييد و معدن رحمت
تمام دار و ندارم غم عشيره ي توست
ميان صحنه ي محشر شفاعتي بکنيد
صداي زجه ، صداي غلام تيره ي توست
کنار ذره اي از ناخن شما بايد
تمام ناقه ي صالح به سجده در آيد
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
فرهنگی - ادبی
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 03-02-2022 در ساعت 22:59
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
مقالات و سایر مطالب مرتبط
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
غروب سامرا
گویی غروب نابهنگام «سامرا» فرا رسیده است!
نگرانی از نبض لحظه ها می بارد.
تشویشی سنگین، بر شهر حکمفرماست.
غروب نابهنگام سامرا فرا رسیده است و
آسمان به میهمان تازه خود خوش آمد می گوید؛
میهمانی که غرق در هاله سبز شهادت، آرام و مطمئن،
به سمت عرش الهی گام برمی دارد،
میهمانی که از قامت دلارای علوی اش
عطر حضرت رسول صلی الله علیه و آله می آید؛
عطر مدینه، عطر غربت غریبانه سامرّا!
آه، چه کردند سیاه جامگان با این هدیه الهی
با این بهار سبزپوش جاودانه!
چه کردند با یادگار رسول الله صلی الله علیه و آله ؛
یادگاری که چلچراغ هدایت فرا راه گم کردگان حقیقت بود
و متوسلین آستانش به رستگاری دست می یازیدند.
چه آزمون دشواری داشت این آیینه شکوه خداوند:
آنجا که «شیرها» با تمام درندگی
رام حریم حرمت نامش گشتند.
آنجا که «تیرها» به برکت دست هایش به پرواز درآمدند.
آنجا که «شعرها» برابر قامت آسمانی اش، قافیه باختند.
آنجا که دیوارهای «سامرا» نتوانست مانع از انعکاس
پرتو جمال علوی اش در جهان شود.
و آخرین آزمون، چه آزمونی تلخ، امّا شیرین بود؛
به شیرینی شهادت، به شیرینی وصال!
... و چقدر مظلوم، چقدر غریب، چقدر نابهنگام،
دل به عروج واپسین سپرد!
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
غروب سامرا
گویی غروب نابهنگام «سامرا» فرا رسیده است!
نگرانی از نبض لحظه ها می بارد.
تشویشی سنگین، بر شهر حکمفرماست.
غروب نابهنگام سامرا فرا رسیده است
و آسمان به میهمان تازه خود خوش آمد می گوید؛
میهمانی که غرق در هاله سبز شهادت،
آرام و مطمئن، به سمت عرش الهی گام برمی دارد،
میهمانی که از قامت دلارای علوی اش،
عطر حضرت رسول صلی الله علیه و آله می آید؛
عطر مدینه، عطر غربت غریبانه سامرّا!
آه، چه کردند سیاه جامگان
با این هدیه الهی، با این بهار سبزپوش جاودانه!
چه کردند با یادگار رسول الله صلی الله علیه و آله ؛
یادگاری که چلچراغ هدایت فرا راه گم کردگان حقیقت بود
و متوسلین آستانش به رستگاری دست می یازیدند.
چه آزمون دشواری داشت این آیینه شکوه خداوند:
آنجا که «شیرها» با تمام درندگی، رام حریم حرمت نامش گشتند.
آنجا که «تیرها» به برکت دست هایش به پرواز درآمدند.
آنجا که «شعرها» برابر قامت آسمانی اش، قافیه باختند.
آنجا که دیوارهای «سامرا» نتوانست مانع از
انعکاس پرتو جمال علوی اش در جهان شود.
و آخرین آزمون، چه آزمونی تلخ، امّا شیرین بود؛
به شیرینی شهادت، به شیرینی وصال!
... و چقدر مظلوم، چقدر غریب،
چقدر نابهنگام، دل به عروج واپسین سپرد!
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
مولا!
ای آیینه هدایت الهی!
درود خداوند بر تو باد در چنین روزی که عرش،
به یادمان شهادتت، به سوگ نشسته است!
درود خداوند بر تو باد، در چنین روزی که «مدینه»
به یاد فراقت، گیسو به خاک بقیع می ساید!
درود خداوند بر تو باد، در روزی که قدم به عالم
خاک نهادی و قدم از عالم خاک برداشتی!
درود خداوند بر تو باد و چلچراغ هدایتت،که هنوز هم
روشن و نورانی، فراراه حقیقت پویان پرتوافشانی می کند!
مولا! ما را به برکت نامت شفیع باش؛
یا وجیهاً عند الله اشفع لنا عند الله!
سید علی اصغر موسوی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
نوری بر منبر قلب ها
همه می دانستند که از تو تا تولد صاحب آن دولت کریمه
که در آخرالزمان به وقوع می پیوندد، فاصله ای نیست،
مگر به اندازه صُلبی که نور تو را به او انتقال دهد.
از این رو، جامه عمر تو را با خنجر قساوتشان پاره کردند
شاید آن حلقه اتصال مهدوی گسسته شود و بطن امامت عقیم
گردد و ولایت اهل بیت معصوم، اَبْتَر بماند.
آنان گمان می کردند که اگر ولایت ظاهری و مُلکی تو
را در پُشت میله های زندان اسارت و تحت محاصره
مأموران، به تسخیر و استیلای خود بکشانند
می توانند نور امامتت را خاموش کنند؛
غافل از آن که ولایت باطنی و ملکوتی تو، انسان ها را
چون شب پره هایی که گرداگرد نور جمع می شوند
در مدار جاذبه هدایت تو می کشاند.
کوشش های آنان فقط به آن جا رسیده بود که توانسته بودند
خلافت و منبر ظاهری را از تو بستانند و تو رادر گوشه عزلت
قرار دهند، اما تو بر منبر و قلب های شیعیانت خطابه عشق
می خواندی و حکومت می کردی و از راه دل،
با دو دستانت مراوده و حشر و نشر داشتی.
تو می دانستی که مقدّر شده است تا ظهور آن ولی اعظم علیه السلام
که حق مغصوبتان را بطلبد، شما باید در نهان و
باطن، بر عالم هستی ولایت داشته باشید.
امشب که دنیای حقیر و سخیف را برای اهلش وا می گذاری
و به سوی پروردگار خویش رجعت می کنی و فرشته
مرگ را اذن می دهی تا روح تو را استیفای کامل کند،
می دانی که از خود، هیچ به جا نگذاشته ای، جز فرزندی که
ازاو ناجی عالم تولد خواهد یافت؛
همان امام منصوری که با یک دست بر عالم مُلک و خاک نشینان،
ولایت می کند و با دست دیگر، بر عالم باطن و اهل دل!
و خداوند با ظهور او، دعاهای خفیّه امامت را از علی مظلوم علیه السلام
تا حسن عسکری علیه السلام که بعد از تو، چهره در نقاب میله های
زندان می بندد، به اجابت می رساند و حجّت خویش
را بر عالم هستی تمامیّت می بخشد
نزهت بادی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)