صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 31

موضوع: اشعارولادت امام محمد باقر علیه السلام

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض اشعارولادت امام محمد باقر علیه السلام



    فرشته‌ها ز عرش حق آمده‌اند بر زمین
    دسته گلی داده خدا به دستِ زین العابدین

    لاله و یاس و یاسمن، گلِ شقایق و چمن
    برای دیدنِ رخش، چشمِ همه کرده کمین


    گاه همه به زاری و گاه همه به شادی‌اند
    گریه به خنده زد گره، خنده به گریه شد عجین

    این که به آسمانِ دل در شبِ تیره روشن است
    ماه امام باقر است، ماهِ امامِ پنجمین

    شد پدرش پورِ حسین، مادر او دختِ حسن
    حاصلِ زوج علوی، فخرِ وجود نازنین

    بیند اگر به کودکی رنج و مصیبت فزون
    وارثِ کربلاست این دشمنِ ظلمِ ظالمین


    پای بنه به کوی او از سرِ عشق و معرفت
    ذکرِ توسلش شده، مرهمِ زخمِ مؤمنین






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,110
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,335
    مورد تشکر
    3,514 در 1,544
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    عطر لبخند خدا پیچید در دنیای من
    پنجمین خورشید تا گل کرد در شب های من



    آیه ای نازل شد از سمت بلوغ آسمان
    روشنی پاشید بر آیینه ی سیمای من


    فصل وصل آمد، زمین پُر شد ز بوی ناب عشق
    جلوه گر شد از مدینه، ماه من، مولای من



    عصمتی روشن تبسّم کرد بر روی زمین
    حضرت حق گفت: «او نوری ست با امضای من»


    وارث بوی بهشت است و خِرَد میراث اوست
    سیب شیرینی ست او از شاخه ی طوبای من



    قاف غیرت، بحر حیرت، کهکشان حکمت ست
    باقر نور است، بشنو از لبش آوای من


    فصل لبخند گل پنجم، امام باقرست
    پنجمین خورشید، زد لبخند بر دنیای من



    تشنه ی یک جلوه از خورشید سیمای توأم
    ای طلوع پنجمین! ای حجّت فردای من

    شاعر: رضا اسماعیلی




    امضاء

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    بــه ســر مى پــرورانــم مــن هــواى حـضـرت باقر
    بـه دل بـاشـد مـرا شـوق لـقــاى حـضــرت بــاقــر


    ز عشقش جان من بر لب رسيده ، كَس نمى داند
    كه نبود چـــاره ســاز من سواى حـــضــرت بــاقــر

    چــنـان بـگـرفته صـيت عـلميش آفــاق را يـك سـر
    كه پـيـچـيـده در ايـن عـالم صـداى حـضـرت بــاقـــر


    پـيـمـبـر گـفـت بـا جـابر، كـه خـواهى ديـد بـاقـر را
    سـلام از مـن رسـان آن گـه بــراى حضـرت بــاقــر



    سؤالاتــى كـه از وى كــرد دانـشـمـنـد نـصــرانى
    جـوابـش را شـنـيـد از گـفـتـه هاى حـضـرت بـاقــر


    مسلمان گشت راهب،ناگهان در مـحضـر آن شـه
    مـنــــوّر شـد دل او از ولاى حــضـــرت بـــاقــر


    بـه رسـتـاخـيز گـر خواهى نجات از گرمى محشر
    بـــرو در ســايــه ظــلّ همــاى حـضـرت بـاقــر

    جـلال و شــأن قـــدر آن امــام پــاك بـــازان را
    نمى دانــد كــسى غـيــر از خــداى حـضـرت بــاقر



    شاعر: آقاى رضائى






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    صحبت از عاشقی و عشق جگر می‌خواهد
    دم زدن از لب معشوق شِکر می‌خواهد

    بال در بال مَلِک دور مَلَک چرخ زدن
    نظر حضرت حق، همّت پَر می‌خواهد

    به هواخواهی از یار، علمدار شدن
    سینه‌ای همچو ابالفضل سپر می‌خواهد

    آسمان موهبتی باز فرستاد زمین
    صید این موهبت ای دوست هنر می‌خواهد

    نیست معلوم حسن باز نوه خواسته است
    یا دل حضرت سجاد پسر می‌خواهد

    دامن فاطمه‌ای باز قمربار شده
    علی دوم زهراست، پسردار شده

    پسری آمده همنام رسول دو سرا
    احمد دوّمی از نسل علی و زهرا

    آمده تا که به اسلام اصالت بدهد
    آمده تا که بود پرچم دین پابرجا

    خاک می‌خورد علوم نبوی روی زمین
    آمده تا که تکانی بدهد دنیا را

    کیست او، آنکه بفرمود نبی در وصفش
    باقرالعلم نبییّن و به «اَیٍّ بقرا»

    شیعه شد زنده به هر جمله قال الباقر
    شیعه باقی است به ابقای کلام آقا

    آمده روشنی چشم رسول ثقلین
    نوه مشترک و وارث خون حَسَنین...

    امیر عظیمی









    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    شهر مدینه غرق شادى بود آن شب
    آکنده از بانگ منادى بود آن شب

    آن شب شفق آیینه‌دار لطف حق بود
    چشم انتظار جلوه نص علق بود


    آن شب قلم، شمشیر خود را تیز می‌کرد
    پیمانه اندیشه را لبریز می‌کرد

    آن شب منادى داد عدل و داد می‌زد
    بین زمین و آسمان فریاد می‌زد

    کاى اهل عالم قلب عالم منجلى شد
    نام محمد زنده از نام على شد

    ماه رجب را عزم جولان ساز گردید
    یعنى گره از کار رجعت باز گردید


    باید زمان آیینه‌دار راز گردد
    درهاى رحمت بر رخ ما باز گردید

    باید سحر شعر طلوع فجر خواند
    بهر سپیده، آیه‌هاى قدر خواند


    اینک شکوه علم را تفسیر باید
    کلک قضا را قدرت تحریر باید

    آلاله باید باده، در پیمانه ریزد
    گلواژه‌ها در مقدم جانانه ریزد


    کامشب شب مرگ غم و وقت سرور است
    هنگامه آزادى و میلاد نور است

    جولان جشن پنجمین مولاست امشب
    عید علوم کل ما فیهاست امشب

    امشب شب پیدایش بحر العلوم است
    آکنده از شور و شعف، قلب عموم است

    خورشید علم از شهر یثرب سر زد امشب
    ارض و سما، فریاد شادى بر زد امشب


    ماه جمادى عزم رفتن ساز کرده
    دریاى هستى را سرا پا ناز کرده

    آیینه‌دار نهضت فرداست امشب
    میلاد پیک روز عاشوراست امشب


    هنگامه شادى زین العابدین است
    میلاد مسعود امام پنجمین است

    آمد به دنیا آنکه نامش جاودانى است
    روشنگر آئین و راه زندگانى است


    آمد به دنیا مظهر یکتاپرستى
    احیاگر دین خدا در ملک هستى

    آمد به دنیا تشنه جام محمد (ص)
    همفکر و هم‌آئین و همنام محمد (ص)


    از کوشش او دین حق پاینده گردد
    از دانش او علم و دانش زنده گردد

    احمد به وصفش با على تفسیر گوید
    زهرا ز یمن مقدمش تکبیر گوید






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    شهر مدينه غرق شادى بود آنشب
    كنده از بانگ منادى بود آنشب


    آنشب شفق ائينه دار لطف حق بود
    چشم انتظار جلوه نص علق بود

    آنشب قلم ، شمشير خود را تيز ميكرد
    پيمانه انديشه را لبريز ميكرد


    آنشب منادى داد عدل و داد ميزد
    بين زمين و آسمان فرياد ميزد

    كاى اهل عالم قلب عالم منجلى شد
    نام محمد زنده از نام على شد


    ماه رجب را عزم جولان ساز گرديد
    يعنى گره از كار رجعت باز گرديد

    بايد زمان ائينه دار راز گردد
    درهاى رحمت بر رخ ما باز گرديد


    بايد سحر شعر طلوع فجر خواند
    بهر سپيده ، ايه هاى قدر خواند

    اينك شكوه علم را تفسير بايد
    كلك قضا را قدرت تحرير بايد


    الاله بايد باده ، در پيمانه ريزد
    گلواژه ها در مقدم جانانه ريزد

    كامشب شب مرگ غم و وقت سرور است
    هنگامه ازادى و ميلاد نور است


    جولان جشن پنجمين مولاست امشب
    عيد علوم كل ما فيهاست امشب

    امشب شب پيدايش بحر العلوم است
    اكنده از شور و شعف ، قلب عموم است


    خورشيد علم از شهر يثرب سر زد امشب
    ارض و سما، فرياد شادى بر زد امشب

    ماه جمادى عزم رفتن ساز كرده
    درياى هستى را سرا پا ناز كرده


    ائينه دار نهضت فرداست امشب
    ميلاد پيك روز عاشوراست امشب

    هنگامه شادى زين العابدين است
    ميلاد مسعود امام پنجمين است


    آمد بدنيا آنكه نامش جاودانى است
    روشنگر ائين و راه زندگانى است

    آمد بدنيا مظهر يكتا پرستى
    احيا گر دين خدا در ملك هستى

    آمد بدنيا تشنه جام محمد(ص )
    همفكر و هم ائين و هم نام محمد(ص

    از كوشش او دين حق پاينده گردد
    از دانش او علم و دانش زنده گردد


    احمد به وصفش با على تفسير گويد
    زهرا زيمن مقدمش تكبير گويد





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    به پایان شد مه دوم جمادی
    رجب آمد مه اعیاد وشادی

    به روز جمعه ودر اولین روز
    نمایان شد مهی زیبا ،جهانسوز


    درخشان ماه از اولاد زهرا
    دو جدش پور حیدر شاه والا

    زانوارش مدینه نور باران
    برای حضرت سجاد چون جان


    چراغان خانه ی زین العبادی
    همه اهل ولا مشغول شادی

    علی اکبر عموی نازنینش
    فراوان بوسه ها زد بر جبینش

    همی شاد است قاسم ماه والا
    که خواهرزاده اش آمد به دنیا

    حسین بن علی را نور عین است
    بگوشش صوت زیبای حسین است

    بگوید هم اقامه هم اذانش
    زعشقش می کند لبریز جانش

    نصیبش گشته همناهی احمد
    بود نام عزیز او محمد

    به گوهر های عصمت هفتمین است
    ولایت را امام پنجمین است

    ابو جعفر لقب باقر علوم است
    امامی شاکر وصابر،خدوم است


    شکافد صخره علم علی را
    کند احیا اسلام جلی را

    ببیند روزهای کربلا را
    پذبرا می شود رنج وبلا را


    زپیغمبر سلام آورده جابر
    به فرزندش محمد از ره مهر

    بزن کف شیعه روز شادی توست
    خرابی رفته وآبادی توست


    بیامد باقروچون روز شب شد
    ورودش مطلع شعر رجب شد

    نکویی رجب زین روی پیداست
    بهارش زادروز باقر ماست

    بخوان شیعه حدیث قال باقر
    خدا را ازوجودش با ش شاکر

    بگو تبریک بر صاحب زمانت
    فدا کن در ره او مال وجانت


    نما خواهش که از غیبت در آید
    انا المهدی،انا المهدی سراید


    شاعر : اسماعیل تقوایی






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    فرشته‌ها ز عرش حق آمده‌اند بر زمین
    دسته گلی داده خدا به دستِ زین العابدین

    لاله و یاس و یاسمن، گلِ شقایق و چمن
    برای دیدنِ رخش، چشمِ همه کرده کمین

    گاه همه به زاری و گاه همه به شادی‌اند
    گریه به خنده زد گره، خنده به گریه شد عجین

    این که به آسمانِ دل در شبِ تیره روشن است
    ماه امام باقر است، ماهِ امامِ پنجمین

    شد پدرش پورِ حسین، مادر او دختِ حسن
    حاصلِ زوج علوی، فخرِ وجود نازنین

    بیند اگر به کودکی رنج و مصیبت فزون
    وارثِ کربلاست این دشمنِ ظلمِ ظالمین


    پای بنه به کوی او از سرِ عشق و معرفت
    ذکرِ توسلش شده، مرهمِ زخمِ مؤمنین











    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    بــه ســر مى پــرورانــم مــن هــواى حـضـرت باقر
    بـه دل بـاشـد مـرا شـوق لـقــاى حـضــرت بــاقــر

    ز عشقش جان من بر لب رسيده ، كَس نمى داند
    كه نبود چـــاره ســاز من سواى حـــضــرت بــاقــر


    چــنـان بـگـرفته صـيت عـلميش آفــاق را يـك سـر
    كه پـيـچـيـده در ايـن عـالم صـداى حـضـرت بــاقـــر

    پـيـمـبـر گـفـت بـا جـابر، كـه خـواهى ديـد بـاقـر را
    سـلام از مـن رسـان آن گـه بــراى حضـرت بــاقــر


    سؤالاتــى كـه از وى كــرد دانـشـمـنـد نـصــرانى
    جـوابـش را شـنـيـد از گـفـتـه هاى حـضـرت بـاقــر

    مسلمان گشت راهب،ناگهان در مـحضـر آن شـه
    مـنــــوّر شـد دل او از ولاى حــضـــرت بـــاقــر


    بـه رسـتـاخـيز گـر خواهى نجات از گرمى محشر
    بـــرو در ســايــه ظــلّ همــاى حـضـرت بـاقــر

    جـلال و شــأن قـــدر آن امــام پــاك بـــازان را
    نمى دانــد كــسى غـيــر از خــداى حـضـرت بــاقر


    شاعر: آقاى رضائى




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    به نام نامی سبحان به عالم دیده وا کردم
    خدا را با ولای چارده نورش صدا کردم


    به امداد محمد تا محمد یک دعا کردم
    رفتم دامن پاک اباجعفر نوا کردم

    صدا کردم دعا کردم نوا کردم چها کردم
    که ناگه دیده وا کردم بنور چارده معصوم

    خدا را شکر این سائل نشد از لطف حق محروم
    در این ماه خدا عبد خدا محبوب داور شد


    چه عبدی؟ بنده ای که بابِ شهراللهِ اکبر شد
    به یک معنا امام امّا به یک معنا پیمبر شد


    همان که باقر هر علم، اول تا به آخر شد
    ز اسم اعظمش اینک دلم از بس منور شد


    رسیدم تا بجایی که خدا را در بغل دارم
    در این ماه خدا من با خدا ماه عسل دارم

    من از روز ازل گم بودم و راهم فتاد
    اینجا معلّق ذره ای بودم که ناگه ایستاد اینجا


    ز ((یَهدِی اللهِ نورِه)) بَر گرفتم اعتماد اینجا شدم
    از روز میلادم غلامی خانه زاد اینجا

    ز بختم حضرت زهرا مرا دستور داد اینجا
    شناساندند قرآن را و عترت را بجان من

    همین شد تا ابد از هر بدی خط امان من
    خدا را شکر دلهامان بدست باقر افتاده

    گدایان را سر و سامان بدست باقر افتاده
    و دستان تمنّا مان بدست باقر افتاده


    عبادات سحرهامان بدست باقر افتاده
    سفرهای مُعلّامان بدست باقر افتاده


    چه آقایی که بابایش پدر زن چون حسن دارد
    سفر در پیش ، با جدش ، حسینِ بی کفن دارد

    چه آقایی چه زیبا پا در این منظومه بگذارد
    چه رفتار دل انگیزی عجب خلق خوشی دارد

    چه زیبا در مدینه سر قدم آهسته بر دارد
    برای کربلا رفتن زمان را لحظه بشمارد


    که تا دستور زهرا را بخاطر خوب بسپارد
    به یمن گریه بر جدّ غریبش نور می تابد


    همه اسرار عالم را به نور روضه بشکافد
    سه ساله با سه ساله همسفر از شهر یثرب شد

    رسید آندم که در صحرای تف نزدیک مغرب شد
    به روی نیزه سرهای بنی هاشم که غالب شد


    بخون خورشید و ماه و انجم و خیل کواکب شد
    همه دار و ندار خیمه ها را کوفه صاحب شد


    فرار عمه ها بود و نگاه حسرت باقر امان
    از گریۀ سجاد و آه حضرت باقر


    از آنجا عهد با خود کرد تا دین را کند یاری
    همه احکام که ، مانده معطّل را کند جاری

    کند آیات قرآن را روایاتی شنیداری دهد
    با نهضت روضه به اهل درد بیداری


    منا را کربلا کرد و همه عمرش عزاداری
    و فرمود آن امام راستین با مردم دنیا


    خدا رحمت کند آنکس که امر ما کند احیا چه امری؟
    امرِ دین احیاء گردد با حسین و بس


    همه احکام ما اجراء گردد با حسین و بس
    عدالت در جهان احصاء گردد با حسین و بس


    و محوِ منکر و فحشاء گردد با حسین و بس
    شهادتنامه ها امضاء گردد با حسین و بس

    یقین احیای امر دین بجز امر ولایت نیست
    هر آنکس نیست در این ره دل او را هدایت نیست

    حیات طیبه آری صفات منکران هرگز
    عطای فاطمه آری لقای دشمنان هرگز

    ولای مرتضی آری لوای مشرکان هرگز
    گلاب دوستان آری گل بیگانگان هرگز


    نه آن تحریم می خواهیم نه این تکریم می خواهیم
    که تنها تحت فرمان علی تسلیم می خواهیم

    شاعر : محمود ژولیده




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi