"فلسفۀ نماز و روزۀ استیجاری چیست؟ چه معنا دارد که با نمازخواندن فرزند، تکلیف پدر ادا شود. این مانند آن است که زید درس بخواند، اما مدرک تحصیلی را به عمر بدهند". فردی به تازگی با این جملات نماز و روزه استیجاری را به تمسخر گرفته و آن را برداشتی نادرست از دین میداند. دکتر محمد فنایی اشکوری، استاد فلسفه و کلام مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و پژوهشگر فلسفه و عرفان تطبیقی، در 10 بند به این شبهه پاسخ داده است که متن کامل آن را در زیر میخوانیم:
اولاً اگر قرار بر نقد نظر فقها و عالمان دین است، تمسخر چه معنا دارد؟ استهزاء کاری غیراخلاقی است و با آن چیزی اثبات نمیشود. اگر استدلال معتبر برای ادعایشان دارند آن استدلال را بیان کنند. متأسفانه خشم و نفرت و هیجان مانع فهم و داوری درست میشود. ما اگر به هر دلیلی از کسانی عصبانی باشیم به سختی میتوانیم دربارۀ آنها و افکارشان داوری درستی داشته باشیم. به راستی کنار نهادن حبّ و بغض در مقام فهم و داوری از مصادیق جهاد اکبر است.
ثانیاً حوزۀ دین حوزه اسرار و رموز است. اگر قرار بر این باشد که هر چیزی را که با درک عرفی و عادی ما قابل فهم نباشد به سخره بگیریم، بسیاری از احکام مسلّم دینی را میتوان از روی جهل استهزاء کرد. اصل نماز، روزه، حج، اعتکاف و مانند آنها کارهایی نیست که انسانها در زندگی عادی و عرفی و غیر دینی خود انجام دهند. این گونه اعمال برای کسی که به دین اعتقاد ندارد بیمعنا و لغو است. اما نگاه دیندار متفاوت است؛ او بر اساس عقلانیت، اصل لزوم عبادت و اطاعت را اثبات میکند و دربارۀ شکل و نحوۀ عبادت تابع احکام شریعت و متعبّد به آن است. تعبّدی که در دیگر احکام شرعی جاری است درباره نماز و روزۀ استیجاری هم جاری است. البته در کنار این نکته حکمتهایی هم هست که برای ما قابل فهم است.
ثالثاً این حکم اختصاص به نماز و روزه ندارد. اگر پدری به کسی بدهکار باشد، ورثه موظفاند در صورت توان آن دین را ادا کنند. اگر این آقای محترم که نماز و روزه استیجاری را مسخره میکند، از کسی طلبکار باشد و آن شخص از دنیا برود و فرزندان بدهکار بخواهند دین او را به ایشان ادا کنند، آیا ایشان نمیگیرد و آنها را مسخره میکند و به آنها میخندد، یا خوشحال میشود و میگوید عجب قانون خوبی است و چقدر بد میشد اگر با مرگ شخص دین هم از وراث ساقط میشد؟!