ج) نظریه پیش تمرین
(2)این نظریه که تدوینگر آن کارل گروس (3)است، بازی را نوعی آمادگی کودک برای فعالیت های وی در آینده می داند. برپایه این دیدگاه، محتوای بازی را نوعی فعالیت تشکیل می دهد که کودک باید در دوران بلوغ و بزرگ سالی داشته باشد. به باور روان شناسان، گروس، نخستین روان شناسی است که اهمیت زیادی به بازی داده و به نقش اجتماعی بازی توجه کرده است. بازی از نظر او عاملی است برای رشد نیروهای خام و آماده سازی آنها برای استفاده در زندگی.
در این نظریه، به یکی از کارکردهای اساسی بازی در زندگی انسان یعنی «نقش بازی در اجتماعی کردن» اشاره شده است که در نظریه انرژی اضافی و نظریه رفع خستگی به اندازه کافی بررسی نشده بود. با این وجود، برخی محققان این دیدگاه را نیز به تنهایی کافی نمی دانند؛ زیرا تمام بازی های کودک هدف مشخصی ندارند و نمی توان گفت که این رفتار، زمینه ساز چه فعالیت و نقشی در آینده خواهد بود. برای نمونه، آیا هدف کودک هنگامی که
ص: 25
________________________________________
1- روان شناسی ژنتیک تحول روانی از تولد تا پیری، صص 266 و 267.
2- . Re-Exercise
3- . Gross, C
با دهانش صدای گاو، گوسفند یا گربه را تقلید می کند و در حیاط می دود، این است که در آینده گاو، گوسفند یا گربه شود؟
د) نظریه تجدید تکاملی
اشاره
(1)این نظریه که به استانلی هال منسوب است و گاه از آن به «نظریه تکرار تاریخ» نیز یاد می شود، بازی ها را نه براساس فعالیت ها و نقش های آینده انسان، که در ارتباط با اعمال گذشته قومی تفسیر می کند. برپایه این نظریه، کودک برای رسیدن به مرحله رشد، درست همان مراحلی را طی می کند که بشر بدوی برای تبدیل شدن به انسانی متمدن پیموده است. این مراحل از بدوی ترین دوران آغاز می شود و رفته رفته به مرحله نسبتاً آگاهانه می رسد. در این رویکرد، انسان به صورت طبیعی مهارت ها و توانایی هایی دارد که بیشتر با زندگی ابتدایی متناسب اند و در وضعیت کنونی که بشر پیشرفت زیادی کرده و مسیری طولانی را پیموده است، کاربرد چندانی برای وی ندارند؛ ازاین رو، باید به گونه ای این مهارت های غیرضروری را از خود دور و مهارت های دیگری را جانشین آن کرد و بهترین راه برای دور کردن این زنجیره ها، بازی است. (2)
نظریه های کلاسیک در یک نگاه
باید گفت هیچ نظریه ای را نمی توان به تنهایی پذیرفت و دیگر نظریه ها را انکار کرد زیرا؛ هر نظریه نکات و مطالبی ارزشمند و آزمودنی دارد. نکته قابل توجه این جاست که فعالیتی به نام بازی در مجموعه ای از نظریه های متضاد
ص: 26
________________________________________
1- - Recapitulation Theory
2- روان شناسی بازی، ص 22.
شکل می گیرد و می توان آن را از زوایای گوناگون بررسی کرد. بازی از یک سو انرژی اضافی را پالایش و از سوی دیگر کمبود انرژی مفید را جبران می کند. گاه پیش تمرینی برای فعالیت ها و نقش های آینده است و گاه انسان را از اعمال بدوی درونش می رهاند. این جاست که پیچیدگی و دشواری بحث درباره بازی کودک بیش از پیش روشن می شود و باید اعتراف کرد که در تبیین بازی احتیاج به نظریه جامع و فراگیری است که بتواند تصویری روشن از بازی و کارکردهای آن ارائه دهد. از آن جا که تدوین نظام جامع و فراگیری که بتواند همه این نظریه ها را پوشش دهد، کاری است دشوار، برخی دیگر از روان شناسان بدون توجه به علت بازی، اصل بازی را به صورت یک واقعیت پذیرفته و درباره محتوای بازی بحث کرده اند. معروف ترین این نظریه ها، نظریه پیاژه و نظریه فروید است که «نظریه دینامیک» نیز نامیده شده است.
ه) نظریه درون سازی پیاژه
اشاره
بازی از نظر پیاژه عبارت است از اولویت درون سازی نسبت به برون سازی. پیاژه شناخت آدمی را به شکل ویژه ای از سازگاری زیستیِ ارگانیسم پیچیده با محیط پیچیده می داند که به کمک دو فرایند مربوط به هم، یعنی «درون سازی» و «برون سازی» صورت می گیرد. در فرایند درون سازی، انسان به طور مُدام اطلاعاتی را از جهان خارج می گیرد و آن را با آنچه از گذشته در ذهن خود تنظیم کرده است تطبیق می دهد. افزون بر آن، هرگاه اطلاعات تنظیم شده به طور کامل با دانش در حال رشد او تطبیق نکند، آنها را اصلاح می کند. این فرایند را «برون سازی» می نامند. به طور خلاصه، درون سازی ناظر است بر فرایند انطباق محرک های خارجی با ساختارهای
ص: 27
ذهنی درونی. در حالی که برون سازی بر فرایند مکمّل و معکوس سازگار ساختن ساختارهای ذهن خود با ساختار محرک های بیرونی دلالت دارد. (1)از نظر پیاژه، بازی راهی است برای دسترسی به جهان برون و لمس آن، به گونه ای که با وضع کنونی فرد مطابقت کند. کودکی که در بازی وانمود می کند تکّه چوب، یک قایق است، تکه چوب را به مفهوم خود از قایق درون سازی کرده و آنها را در ساختار ذهنی خود از قایق وارد ساخته است.
پیاژه به بُعد شناختی بازی بیشتر توجه کرده و از همین رو، در مدل شناختی خود، بازی کودک را تحلیل و بررسی کرده است. بازی از نظر پیاژه دارای سه مرحله متمایز از هم است. نخست، مرحله حسی _ حرکتیِ دوران طفولیت که برپایه الگوهای موجود در حرکات بدنی است؛ دوم، مرحله بازی سمبلیک نام دارد که در بازی های نمایشی کودکان به چشم می خورد؛ سوم، مرحله اجرای بازی های دارای مقرّرات است که ویژه کودکان سنین بالاتر است.
برای درک بهتر مفهوم بازی در نظر پیاژه، تقسیم بندی وی از بازی را بررسی می کنیم؛ پیاژه بازی را به چهار دسته تقسیم بندی کرده است که عبارتند از: بازی های تمرینی، (2)بازی های نمادین،(3) بازی های باقاعده(4) و بازی های سازنده.(5)
بنابر نظریه پیاژه، بازی از هنگام تولد و به صورت تقلید آغاز می شود. در
ص: 28
________________________________________
1- جان، اچ. فلائل، روان شناسی شناختی، فرهاد ماهر، تهران، 1374، ج 1، ص 20.
2- . Practical Games
3- . Symbolic Games
4- . Games with rules
5- Constructive
مرحله ابتدایی زندگی کودک، یعنی دوره حسی _ حرکتی بازی بیشتر تقلیدی از صداها و کارهای اشخاص و حیوانات محیط کودک است. نوزاد در مرحله ابتدایی زندگی، دهان، چشم ها، دست ها و پاهای خود را در بازی های «لذت کنشی تقلید»، یعنی حرکاتی قابل تقلید که کودک تنها برای لذت بردن انجام می دهد، به کار می اندازد. این تقلیدها به تدریج به چهار شکل اصلی که در واقع چهار نوع بازی در نظریه پیاژه به شمار می آیند، تبدیل می شوند.