10- باز شدن هشت در بهشت
شيخ بهايى (ره ) در كتاب نفيسش موسوم به اربعين حديثى از امام باقر عليه السلام نقل كرده كه شخصى به نام شيبه هذلى نزد پيغمبر صلى اله عليه و آله آمد و گفت : اى رسول خدا! من پير شده ام و سن من بالا رفته است و مرا توانايى به عمل نماز و روزه و حج و جهاد كه خود را به آنها عادت داده ام نمانده است ، پس اى رسول الله ! دستور سبك يادم ده تا خداى مرا از آن بهره رساند.
پيغمبر فرمود: گفتارت را دوباره بگو كن . شيبه سه بار سخنش را بازگو كرد.
رسول خدا گفت : در گرداگرد تو درخت و كلوخى نيست مگر اين كه از رحمت تو به گريه افتاد. چون نماز صبح را گزاردى ده بار بگو:
سبحان الله العظيم و بحمده و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم .
كه البته خداى عزوجل ترا به گفتن آن از كورى و ديوانگى و بيمارى خوره و تنگدستى و نادارى و رنج پيرى نگاه مى دارد.
شيبه گفت : اى رسول خدا! اين از براى دنياى من است ، از براى آخرت چه بايد كرد؟
رسول خدا صلى اله عليه و آله فرمود: بعد از هر نماز مى گويى :
اللهم اهدنى من عندك ، و افض على من فضلك ، و انشر على من رحمتك و انزل على من بركاتك .
شيبه اين كلمات را بگرفت و برفت .
پس رسول الله فرمود: اگر بدين دستور عمل كند و به عمد آن را ترك نگويد درهاى هشتگانه بهشت به رويش گشوده شود از هر كدام كه خواهد داخل بهشت شود. (10)