صفحه 14 از 14 نخستنخست ... 41011121314
نمایش نتایج: از شماره 131 تا 133 , از مجموع 133

موضوع: ازدواج از دیدگاه قرآن و سنّت (جلد 1)

  1. Top | #131

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,807
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    443
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    *****
    1- لا جُناحَ عَلَیْکُمْ اِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ اَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَریضَةً وَ مَتِّعُوهُنَّ اگر زنان را قبل از آمیزش جنسی و تعیین مهر (به عللی) طلاق دهید گناهی بر شما نیست (و در این موقع) آنها را (با هدیه‌ای مناسب) بهره‌مند سازید. ترجمه از کتاب تفسیر نمونه، جلد 2، صفحه 140، چاپ دوم بهمن 1353.
    (صفحه 206)
    با یک دید کلی در منابع روایی و فقهی و تفسیری مربوط به مهر می‌توان به این نتیجه رسید که قراردادن متاع و جنس به عنوان مهر بیشتر مورد توجه است تا پول و نقدینگی؛ پول بیشتر نماینده و وسیله انتقال می‌تواند باشد (مثل چک بانکی یا سفته) مضافاً بر اینکه اگر متاع به عنوان مهر قرار داده شود نه تنها موجب ضرر زن نخواهد بود بلکه زمینه نزاع هم کمتر خواهد شد.
    علاوه بر مستندات گذشته مبنی بر اولویت قرار دادن متاع به عنوان مهر به جای پول، تبصره ذیل ماده 1082 قانون مدنی می‌باشد.
    تبصره: چنانچه مهریه وجه رایج باشد، متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تأدیه نسبت به سال اجرای عقد که توسط بانک مرکزی جمهوری
    (صفحه 207)
    اسلامی ایران تعیین می‌گردد محاسبه و پرداخت خواهد شد مگر اینکه زوجین در حین اجرای عقد به نحو دیگری تراضی کرده باشند.
    معلوم بودن مهر
    یکی از نکاتی که باید از سوی زوجین هنگام عقد مورد توجه قرار گیرد مشخص بودن مهریه است که نباید ابهام و جهالتی در کار باشد اگرچه لازم نیست به‌صورت دقیق تعیین گردد ولی باید به نحوی باشد که موجب اختلاف و ضرر برای زن نگردد اگر عقد بر مهری تعلق گیرد که روشن نباشد و در آن ابهام و جهل در کار باشد، مثل اینکه مهر یک زمین نامشخص یا شیئی مجهول قرار گیرد در این‌صورت عقد صحیح است ولی مهر باطل می‌گردد و باید مهر المثل معین نمود. زیرا مهر از ارکان عقد نمی‌باشد تا عقد هم فاسد گردد، اما مهر یک حق است که
    (صفحه 208)
    باید مهر المثل طبق ادله، جایگزین مهر المسمیِ مجهول گردد.
    از جمله ادله‌ای که می‌توان در مورد معلوم بودن مهر به آن استناد نمود روایاتی است که طبق آنها باید مهر به صورتی مشخص شود که رفع ابهام گردد، مثل صحیحه محمدبن مسلم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای مردی مشخص می‌نماید که عوض از مهر به زن قرآن بیاموزد.(1)
    همچنین اگر عقد منعقد گردد بر مهر مجهول مهر المثل تثبیت می‌شود مثل روایتی که از امام صادق علیه‌السلام نقل شده که فرمود:
    «اگر کسی ازدواج نماید با یک مهر مجهول، عقد فاسد نیست، اما برای زن
    *****
    1- وسائل الشیعه، جلد 15، باب دوم از ابواب المهور، حدیث 1.
    (صفحه 209)
    مهر المثل است تا مادامی که از مهر السنه تجاوز نکند».(1)




    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #132

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,807
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    443
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    مهر بر دو قسم می‌باشد: طلا و نقره و هر آنچه برایش قیمتی باشد و هیچ شبه‌ای نیست در اینکه طلا و نقره مهر قرار گیرد. (2) همچنین می‌توان اولویت داشتن متاع و جنس به عنوان مهر بر پول از نظر شیخ مفید در المقنعه را فهمید که
    *****
    1- مستدرک الوسائل، جلد 15 (ابواب المهور)، باب 15، حدیث 1.
    2- مستدرک الوسائل، جلد 15 (ابواب المهور)، باب 15، حدیث 1.
    3- تهذیب الاحکام، جلد 7، صفحه 412، حدیث 11 از باب 10 ابواب المهور.
    4- سلسلة الینابیع الفقهیه، جلد اول، جزء اول از نکاح، صفحه 134.
    (صفحه 204)
    فرموده: مهر هر آن چیزی است که برایش قیمتی باشد از طلا و نقره و متاع و زمین (1) و همچنین از نظرات امام خمینی (ره) (2) و صاحب شرایع الاسلام (مرحوم محقق حلّی) (3) و صاحب جواهر الکلام (4) قرار گرفتن متاع به عنوان مهر بیشتر استفاده می‌شود تا پول.
    در تأیید این نظریه که قراردادن متاع و جنس به عنوان مهر اولویت دارد برقرار دادن پول به عنوان مهر، نظر مفسرین در ذیل آیه شریفه 236 بقره
    *****
    1- سلسلة الینابیع الفقهیه، جلد اول، جزء اول از نکاح، صفحه 134.
    2- تحریرالوسیله، جلد 2، صفحه 297.
    3- شرایع اسلام فی مسائل الحلال و الحرام جلد 1 2 صفحه 545.
    4- جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، جلد 31، صفحه 3.
    (صفحه 205)
    می‌باشد که در توضیح جمله (و مَتِّعُوهُنَّ) فرموده‌اند:
    «نکته جالب دیگری که از آیه استفاده می‌شود این است که: قرآن از هدیه‌ای (مهری) که مرد باید به زن بپردازد، تعبیر به متاع کرده است و متاع در لغت به معنی چیزهایی است که انسان از آنها بهره‌مند و متمتع می‌شود و غالبا به غیر پول و وجه نقد اطلاق می‌گردد، زیرا به طور مستقیم از پول نمی‌توان استفاده کرد بلکه باید به متاع تبدیل شود. (1)


    امضاء


  4. Top | #133

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,807
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    443
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    مهریه و ملکیت آن
    مهر ملک زن است
    در ادیان گذشته خدمت و کار زوج برای پدر زوجه به عنوان مهریه قرار می‌گرفت مثل خدمت حضرت موسی علیه‌السلام برای حضرت شعیب که در قرآن آمده است.
    قالَ اِنّی اُریدُ اَنْ اُنکِحَکَ اِحْدَی ابْنَتَیْ هاتَیْنِ عَلی اَنْ تَأْجُرَنی ثَمانِیَ حِجَحٍ فَاِنْ اَتْمَمْتَ عَشْرا فَمِنْ عِنْدِکَ.(2)
    *****
    1- مستدرک الوسائل، جلد 15، کتاب النکاح، صفحه 97.
    (صفحه 210)
    (شعیب) گفت: من می‌خواهم یکی از این دو دخترم را به همسری تو درآورم به این شرط که هشت سال برای من کار کنی؛ و اگر آن را تا ده سال افزایش دهی محبتی از ناحیه توست.
    همان‌طوری که از این آیه شریفه استفاده می‌شود، حضرت شعیب علیه‌السلام از حضرت موسی علیه‌السلام می‌خواهد که به عنوان مهریه هشت سال برای او خدمت کند، اما این قانون در اسلام منسوخ شده است و قابل اجرا نیست و تمام مهر، ملک شخصی زوجه می‌باشد و نمی‌توان مهر و یا مقداری از آن را برای فرد دیگری حتی پدر و مادر زوجه قرار داد و آن مقدار که برای غیر زوجه به عنوان مهر
    *****
    1- 27 / قصص ترجمه از کتاب تفسیر نمونه جلد 16، صفحه 63، چاپ 12 تابستان 1374.
    (صفحه 211)
    معین شده باطل است و زوج الزامی به پرداخت آن ندارد و هیچ‌کس هم بدون اذن و رضایت زوجه مجاز به تصرف در مهر تصرف نیست.
    احتمالاً تا قبل از اسلام هم مهریه از آن پدر زن بوده نه از آن زن، در تأیید این مطلب در ذیل آیه شریفه 4 از سوره نساء در تفسیر منهج الصادقین آورده است: «چون زن را به خودی می‌دادند مهر را برای خود می‌گرفتند و چیزی به زن نمی‌دادند و چون زن را به غریبه یم دادند آن را بر شتری می‌نشاندند، همان شتر را به آن زن می‌دادند و چیزی دیگر (از مهر) به او نمی‌دادند خداوند این آیه را نازل کرد: «وَ وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَیْ‌ءٍ مِنْهُ نَفْساً فَکُلُوهُ هَنیئاً مَریئاً»:
    بدهید زنان را مهر ایشان به خوشدلی و اگر زنان درگذرند به خوشدلی برای
    (صفحه 212)
    شما از بعض مهر پس بخورید آن را سازگار و خوشگوارا. (1)
    با نزول این آیه احکام سابق فسخ شد و دیگر کسی حق نداشت مهر زن را بدون رضایت قلبی او تصاحب کند.
    در تفسیر شریف لاهیجی فرمود: «مخاطب، اولیاء یتیمان است و مراد از نساء ایتام است» (2) زیرا طبق فرموده صاحب تفسیر کشف الحقائق در زمان جاهلیت دختران یتیم را نگهداری می‌کردند، اگر صاحب مال و جمال بود به او رغبت کرده نکاح می‌کردند و اموال او را تصاحب می‌نمودند. (3)
    *****
    1- منهج الصادقین (تفسیر فارسی)، جلد 2، صفحه 432.
    2- شریف لاهیجی (تفسیر فارسی)، جلد 1، صفحه 433.
    (صفحه 213)
    بین مفسرین در اینکه مورد خطاب در آیه شریفه کیست اختلاف است عده‌ای فرموده‌اند مخاطب والدین هستند و گروهی فرموده‌اند اولیاء یتیمان و گروهی دیگر فرموده‌اند شوهران هستند، در هر صورت مخاطب هر کس باشد حکم یکی است، یعنی مهر زن را به او بدهید و بدون طیب نفس او در مهر تصرف نکنید، اما اگر چنانچه زن از روی میل و بدون اکراه مهر را بخشید، به صورت گوارا تصرف کنید و هیچ اکراهی بر شما نیست.
    قراردادن مهر یا قسمتی از آن برای پدر زن یا غیره (به جز زوجه) از دید فقهای عظام جایز نمی‌باشد بدون اینکه خلافی وجود داشته باشد در این راستا
    *****
    1- کشف الحقائق، جلد 1، صفحه 328.
    (صفحه 214)
    می‌توان به نظر مرحوم شیخ طوسی (ره) اشاره نمود:
    «اگر برای زن مهر قرار داده شود و برای پدر زن هم مقداری (از مهر) معین گردد ازدواج صحیح است بدون هیچ خلافی اما آن مقدار که برای زن قرار داده شده است واجب است بر مرد که اداء کند ولی مقداری که برای پدر زن معین شده واجب نیست و مرد اختیار دارد بپردازد یا نپردازد.
    مرحوم شیخ طوسی می‌فرماید: «دلیل ما هم اجماع و روایات است». (1) از نظر مرحوم شیخ استفاده می‌شود که در صورتی که مقداری از مهر برای پدر زن یا ولی او قرار داده شود به عنوان مهر نخواهد بود بلکه در حکم هبه یا بخشش
    *****
    1- کتاب الخلاف، جلد 3، کتاب الصداق مسأله 31.
    (صفحه 215)
    دیگری است که زوج در صورت تمایل می‌تواند بپردازد یا نپردازد، چون اگر از مهریه محسوب شود باید به زن بدهد و زن حق هرگونه تصرف بر مهر خود دارد.
    حکم شیربها
    در بعضی از بلاد متعارف است مبلغی را از داماد به عناوین مختلف مثل شیربها و پیشکش و هدیه و پدر وکیلی، مهر حاضر و … گرفته می‌شود، که در این مورد لازم است توضیحی داده شود:
    اگر این مبلغ تحت هر عنوانی جزء مهر قرار گیرد به این معنی که پدر و مادر را در مهر شریک کرده باشند، فقط مقداری که برای زوجه معین شده به عنوان مهر محسوب و مابقی باطل و زوج الزامی به پرداخت ندارد (1) اگر این مبلغ به
    *****
    1- جواهر الکلام، جلد 31، صفحه 29.
    (صفحه 216)
    عنوان رضایت بستگان زوجه آن هم با طیب خاطر زوج هدیه شود در مقابل زحمات انجام شده در امر ازدواج برای گیرنده حلال است اما اگر زوج رضایت خاطر نداشته و علیرغم حصول رضایت خاطر دختر، تنها به خاطر رفع مزاحمت بستگان از انجام ازدواج ناچار به پرداخت وجهی یا مالی گردد وجه دریافتی یا مال شرعا حرام خواهد بود. (1)
    حبس مَهریه
    یکی از مسائلی که در این فصل مورد بررسی قرار خواهیم داد عدم جواز
    *****
    1- تحریرالوسیله، جلد 2، صفحه 299.
    (صفحه 217)
    حبس مهر و لزوم پرداختن مهر، به زوجه در زمان مطالبه است. زیرا مهر برای زوجه حقی ثابت و دینی است برعهده زوج، در صورتی که مهر مدت نداشته باشد یا مدت آن تمام شده باشد زن حق مطالبه آن را دارد و زوج هم شرعا و عقلاً و قانونا موظف به پرداخت آن می‌باشد و حق تخلف و حبس آن را ندارد والا غاصب و گنهکار محسوب می‌شود.
    سرباز زدن از پرداخت مهریه زن و آن را با اجبار و اکراه و توأم با رنجش زوجه پرداخت نمودن، علاوه بر اینکه با فلسفه مهر (که قبلاً بحث شد) منافات دارد، مخالف با مفهوم آیه شریفه (فَاِنْ طِبْنَ) (1) می‌باشد که باید مهریه را با طیب
    *****
    1- 4 / نساء.
    (صفحه 218)
    خاطر و میل قلبی پرداخت نمود، در آیات شریفه‌ای که مربوط به مهر است تعابیر بسیار بالا و زیبائی در مورد مهر داریم که مفسرین بزرگ روی آنها عنایت خاصی نموده‌اند. همانطوری که قبلاً در ذیل آیه سوره نساء (1) از قول مفسرین نقل شد، اولیاء زن یا اولیاء ایتام (یا همان‌طوری که قبل از نزول این آیه در گذشته مرسوم بوده) مهر را به زن نمی‌داده‌اند در این آیه اولیاء و شوهران مخاطب قرار گرفته‌اند، که مهریه زن را به آنها بدهید چون حق آنها می‌باشد، مگر اینکه با میل و رغبت خود چیزی از آن را به شما ببخشند.
    *****
    1- لا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَریضَةً وَ مَتِّعُوهُن ترجمه: بدهید زنان را مهر ایشان با خوشدلی و اگر زنان درگذرند با خوشدلی برای شما از بعض مهر پس بخورید آن را سازگار و خوشگوار. تفسیر منهج الصادقین صفحه 423.
    (صفحه 219)
    در این آیه شریفه نه تنها دستور پرداخت مهر به زن داده شده، بلکه با کلمه (نحله) کیفیت آن را هم بیان کرده است. یعنی به صورت هدیه‌ای شیرین و با طیب نفس و بدون هیچ مضایقه و تعلل مهریه را به زن پرداخت نمایید و همچنین هیچ گونه منّتی و چشم داشتی نداشته باشید.
    ظاهر آیه آن است که آنچه مهر زنان است بدون مطالبه آنها و محاکمه و مخاصمه بپردازید، چه اینکه در غیر این صورت، (نحله) شیرین نخواهد بود و این خلاف دستور خداوند است.
    انسان مؤمن و پایبند به حقوق الناس، باید قبل از اینکه زن مهر خود را مطالبه بنماید هرچند زن بی‌نیاز از مهریه باشد مهریه او را بپردازد حتی اگر نمی‌تواند یکجا بدهد قسط بندی نموده و خود را بری الذمه بنماید اتفاقا در قانون
    (صفحه 220)
    مدنی ماده 1083 فرموده است: برای تأدیه تمام یا قسمتی از مهر می‌توان مدت یا اقساطی قرار داد.
    از ماده فوق استفاده می‌شود که لازم نیست مهریه یک جا پرداخت گردد بلکه می‌توان ضمن عقد برای پرداخت تمامی مهر اجل قرار داد و یا قسمتی از آن را مدت‌دار و قسمتی دیگر حال قرار داد و قسمتی یا تمام آن را در ضمن عقد یا بعد از عقد قرار داد نمود که به صورت قسطی پرداخت شود که تأدیّه آن برای زوج سنگین نباشد، باید این فرهنگ دینی در میان جامعه ایمانی تثبیت شود که این خود موجب کند شدن سیر صعودی و تعدیل مهریه خواهد شد و مشکل بالا بردن به عنوان یک مانع ازدواج از سر راه جوانان برداشته خواهد شد و دیگر شاهد آن نخواهیم بود که زن برای گرفتن مهر خود به دادگاه مراجعه کند و مهر در کام او
    (صفحه 221)
    تلخ شود و یا به خاطر رهائی از آزار شوهر خود مجبور باشد مهریه‌اش را ببخشد، بدون اینکه پشتوانه مادی داشته باشد.
    در روایات وارده از معصومین علیهم‌السلام هر شیوه و روشی که موجب تضییع مهریه زن شود به شدت مورد نکوهش قرار گرفته و در ردیف اعمال ناپسند و مذموم قرار داده شده است که جهت تنبه به چند دسته از روایات ذیلاً اشاره می‌شود:
    الف: غاصب مهر بخشیده نمی‌شود:
    رعایت حقوق در اسلام نشانه کرامت انسان مؤمن است و مهم‌ترین حقی که باید رعایت نمود و قابل بخشش نیست حق الناس است و نیز از مصادیق حق الناس مهریه می‌باشد لذا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیثی فرمودند:
    «خداوند در روز قیامت هر گناهی را می‌بخشد مگر مهر زن‌ها را (اگر شوهری
    (صفحه 222)
    آن را نپرداخته باشد یا زن آن را نبخشیده باشد».(1)
    و در حدیث دیگر که حضرت علی علیه‌السلام از قول پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده‌اند، استفاده می‌شود: کسی که مهریه همسرش را ندهد غاصب است همانند کسی که غصب احق اجیرش بنماید که نمی‌شود بخشید. (2)
    کسی که غاصب اموال دیگران باشد علاوه بر اینکه گناهکار است اعمال شرعی او هم مورد اشکال است.
    امام خمینی (ره) در تعریف غصب فرموده‌اند: «غصب استیلاء بر چیزی است
    *****
    1- وسائل الشیعه، جلد 15، صفحه 22.
    2- مستدرک الوسائل، جلد 15، صفحه 72.
    (صفحه 223)
    که مربوط به غیر است از مال یا حق آن هم به صورت عدوانی». (1)
    در کنز العرفان در ذیل آیه 4 سوره نساء قول خداوند (فَاِنْ طِبْنَ) فرموده: جمله فان طبن در آیه دلالت دارد بر عدم جواز غصب مهر و مکر و حیله (جهت فرار از پرداخت) و اکراه و مجبور نمودن بر اینکه زن مهر خود را نگیرد. (2)
    بنابراین نپرداختن مهریه با عدم رضایت زوجه یک نوع غصب است و احکام غصب بر آن جاری خواهد بود مگر نپرداختن مهر از روی فقر باشد یا اینکه زن راضی باشد.
    ب: غاصب مهر در پیش خدا، زانی است
    *****
    1- تحریرالوسیله، جلد 2، صفحه 172.
    2- کنز العرفان فی فقه القرآن، جلد 2، صفحه 202.
    (صفحه 224)
    در بعضی از روایات زوجی که از پرداخت مهریه زوجه‌اش خودداری کند در نزد خدا در حکم زانی شمرده شده است، چون او یک متجاوز به حدود خداوند است. از جمله این روایات، روایتی است از امام صادق علیه‌السلام:
    «کسی که ازدواج نماید با زنی و قصد دادن مهر را نداشته باشد در نزد خداوند زانی می‌باشد». (1)
    شاید بتوان ادعای حدیث فوق را با روایتی که از حضرت علی علیه‌السلام در ذیل آیه شریفه (وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَة) (2) نقل شده است تبیین نمود، زیرا آن حضرت فرمود: «خداوند می‌فرماید بدهید مهری که به وسیله آن زن‌ها (همبستر
    *****
    1- وسائل الشیعه، جلد 15، صفحه 22.
    2- 4 / نساء.
    (صفحه 225)
    شدن) بر شما حلال شدند، پس کسی که ظلم کند به زن‌ها در مهر آنها زانی محسوب می‌شود». (1)
    ج: غصب مهر از پلیدترین گناهان است
    ستم وجود نسبت به کسی که قدرت دفاع ندارد و زیردست محسوب می‌شود از پست‌ترین گناهان است، به خصوص اینکه یک نوع جنایت به شریک زندگی باشد آن هم با اعتمادی که او نموده است لذا از امام صادق علیه‌السلام نقل شده که فرمود:
    «پلیدترین گناهان سه چیز است، کشتن حیوانات و حبس و ندادن مهریه زن و
    *****
    1- مستدرک الوسایل، جلد 15، صفحه 72.
    (صفحه 226)
    منع ندادن مزد و اجرت اجیر».(1)
    د: حبس مهر یک نوع دزدی است
    از آنجائی که مهر از هنگام انعقاد عقد نکاح بر ذمّه شوهر است که عندالمطالبه باید به زوجه بپردازد، چنانچه نپردازد در حکم سارقی است که آن را می‌رباید و به مالک آن (یعنی زوجه) نمی‌دهد لذا امام صادق علیه‌السلام فرمودند:
    «کسی که مهری را تعیین کند و قصد دادن آن را نداشته باشد به منزله دزد می‌باشد».(2)
    *****
    1- مستدرک الوسایل، جلد 15، صفحه 72.
    2- مستدرک الوسایل، جلد 15، صفحه 21.
    (صفحه 227)
    و در همین باره در روایتی، امام صادق علیه‌السلام فرمودند:
    «دزدی سه قسم است؛ ندادن زکات و حلال شمردن مهر زن (یعنی ندادن آن به زوجه) و ندادن دین و قرض به صاحبش».(1)
    در واقع روایت دوم توجیه می‌کند که چرا به غاصب مهریه دزد اطلاق می‌شود، زیرا مهریه در حکم دین و قرض در دست شوهر است که باید هنگام مطالبه به زوجه برگرداند و اگر امتناع نمود در حکم دزد می‌باشد.
    ه: غاصب مهر پیمان شکن است
    در زندگی مقدس‌ترین پیمانها پیوند زناشوئی است که گاهی در ضمن این
    *****
    1- مستدرک الوسایل، جلد 15، صفحه 21.
    (صفحه 228)
    پیمان مهر هم شرط می‌شود، پایبند بودن به شرط همان قدر ارزش دارد که پیوند زناشوئی ارزش دارد، گرچه به توصیه آیات شریفه، مؤمن باید پایبند به عهد و قرارداد خود باشد. به دلیل قول خداوند: و المؤمنون عند شروطهم. (1)
    مؤمنین پایبند شروط خود هستند.
    نبی بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: اولی‌ترین شرطی که باید به آن وفا کنند آن است که آنچه به‌آن فرج حلال شده است تمام و کمال بدهند.(2)
    در حدیث مناهی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که آن حضرت فرمودند:
    «کسی که نسبت به مهر زن ظلم کند در نزد خداوند زانی است، خداوند متعال
    *****
    1- ...
    2- روض الجنان و روح الجنان (تفسیر فارسی قرآن)، جلد 5، صفحه 232.
    (صفحه 229)
    در روز قیامت می‌فرماید: بنده من، بنده‌ام را بر عهد و پیمانم به ازدواج تو درآوردم (اجازه دادم با او ازدواج کنی) و تو به عهدت وفا نکردی (مهرش را ندادی) و ظلم کردی، پس از حسنات او (مرد غاصب مهر) می‌گیرد و به زن می‌دهد به اندازه حق آن زن، اگر حسنات مرد کفایت نکرد او را وارد بر آتش می‌گرداند به جهت پیمان‌شکنی چون از هر پیمانی پرسش خواهد شد (آیا وفا شد یا خیر)». (1)
    از این حدیث روشن می‌شود که اگر در مورد مهر پیمان‌شکنی شود حساب مرد پیمان‌شکن با خداوند است؛ چون شاید زن نتواند حق خود را بگیرد.
    *****
    1- وسائل الشیعه، جلد 15، صفحه 22.
    (صفحه 230)
    فهرست منابع و مآخذ
    تفسیر جوان، محمد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، جلد2.
    تفسیر جوان، محمد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، جلد17.
    تفسیر جوان، محمد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، جلد3.
    تفسیر جوان، محمد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، جلد4.
    تفسیر جوان، محمد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، جلد5.
    تفسیر جوان، محمد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، جلد13.
    تفسیر جوان، محمد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، جلد14.
    تفسیر جوان، محمد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، جلد16.
    تفسیر جوان، محمد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، جلد24.
    (صفحه 231)
    تفسیر نمونه، آیت‌اللّه مکارم شیرازی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد3.
    تفسیر نمونه، آیت‌اللّه مکارم شیرازی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد8.
    تفسیر نمونه، آیت‌اللّه مکارم شیرازی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد7.
    تفسیر نمونه، آیت‌اللّه مکارم شیرازی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد2.
    تفسیر نمونه، آیت‌اللّه مکارم شیرازی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد 27.
    تفسیر بیان، محمد بیستونی، اوّل،تهران، انتشارات فراهانی، ج 2.
    تفسیر بیان، محمد بیستونی، اوّل،تهران، انتشارات فراهانی، ج 3.
    تفسیر بیان، محمد بیستونی، اوّل،تهران، انتشارات فراهانی، ج 4.
    تفسیر بیان، محمد بیستونی، اوّل،تهران، انتشارات فراهانی، ج 7.
    تفسیر بیان، محمد بیستونی، اوّل،تهران، انتشارات فراهانی، ج 8.
    (صفحه 232)
    تفسیر بیان، محمد بیستونی، اوّل،تهران، انتشارات فراهانی، ج 9.
    تفسیر بیان، محمد بیستونی، اوّل،تهران، انتشارات فراهانی، ج 14.
    تفسیر بیان، محمد بیستونی، اوّل،تهران، انتشارات فراهانی، ج 18.
    تفسیر بیان، محمد بیستونی، اوّل،تهران، انتشارات فراهانی، ج 22.
    تفسیر بیان، محمد بیستونی، اوّل،تهران، انتشارات فراهانی، ج 28.
    تفسیر بیان، محمد بیستونی، اوّل،تهران، انتشارات فراهانی، ج 29.
    زن و عدالت اجتماعی، رفسنجانی، انتشارات صفیر صبح، 1380، چاپ اول.
    مسائل ازدواج و حقوق خانواده در اسلام، بابا زاده، اکبر.
    ازدواج موقت در اسلام
    مباحثی از حقوق زن
    ازدواج از دیدگاه قرآن و سنّت (جلد 2)
    مشخصات کتاب
    عنوان: ازدواج (پیوند آسمانی) از دیدگاه قرآن و سنّت (جلد 2)
    مؤلف: دکتر محمّد بیستونی ویراستاری و تایپ و صفحه آرایی: سهیلا شاکری، فاطمه سرزهی
    گروه تحقیق: لیلا حمداللهی، زهره نوری خانی، علیرضا مقسمی امور فنی و رایانه: روح‌اللّه کریمیان
    مدیر اجرایی: علی اکبر هادی چاپ و صحافی: شرکت رایانه پرداز نگارش
    نوبت و تاریخ چاپ: اول، سال 1384
    شمارگان: 3000 نسخه
    ناشر: انتشارات بیان جوان
    شابک: 7-38-8399 -964 -ISBN: 964
    هرگونه نسخه‌برداری و چاپ از این کتاب، با اخذ مجوز کتبی از مؤسسه قرآنی تفسیر جوان بلا مانع است.
    نشانی: تهران خیابان پاسداران بین گلستان هشتم و نهم (روبروی پمپ بنزین) شماره 353 طبقه همکف واحد 4
    تلفکس: 0912108532222589626 E_mail: dr_ bistooni@tafsirejavan. com
    *****
    بیستونی، محمد، 1337
    ازدواج (پیوند آسمانی)از دیدگاه قرآن و سنّت =Marriage in Quran
    and tradition/ با نظارت محمد بیستونی؛ گروه تحقیق لیلا حمداللهی،
    زهره نوری، علیرضا مقسمی؛ با همکاری و کارشناسی اسداللّه اسدی گرمارودی. - تهران: بیان جوان، 1384.
    417 ص. ؛ 11x17 س م. - (سری کتابهای روش انس با قرآن)
    ISBN: 964-8399-38-7
    فهرست نویسی بر اساس اطلاعات فیپا. کتابنامه به صورت زیرنویس.
    1. زناشویی (اسلام). الف. حمداللهی، لیلا، 1357 -. ب. نوری، زهره.
    ج. مقسمی، علیرضا. د. اسدی گرمارودی، اسداللّه، 1340 -. ه. عنوان.
    4الف 9ب/17/ 230 BP 4831/297
    کتابخانه ملی ایران 15486 84م
    مقدمه
    اَلاِْهْداءِ
    اِلی سَیِّدِنا وَ نَبِیِّنا مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللّهِ وَ خاتَمِ النَّبِیّینَ وَ اِلی مَوْلانا وَ مَوْلَی الْمُوَحِّدینَ عَلِیٍّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَ اِلی بِضْعَةِ الْمُصْطَفی وَ بَهْجَةِ قَلْبِهِ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمینَ وَ اِلی سَیِّدَیْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، السِبْطَیْنِ، الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ اِلَی الاَْئِمَّةِ التِّسْعَةِ الْمَعْصُومینَ الْمُکَرَّمینَ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ سِیَّما بَقِیَّةِ اللّهِ فِی الاَْرَضینَ وَ وارِثِ عُلُومِ الاَْنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلینَ، الْمُعَدِّ لِقَطْعِ دابِرِ الظَّلَمَةِ وَ الْمُدَّخِرِ لاِِحْیاءِ الْفَرائِضِ وَ مَعالِمِ الدّینِ، الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صاحِبِ الْعَصْرِ وَ الزمان عَجَّلَ اللّهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّریفَ فَیا مُعِزَّ الاَْوْلِیاءَ وَ یا مُذِلَ الاَْعْداءِ اَیُّهَا السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الاَْرْضِ وَ السَّماءِ قَدْ مَسَّنا وَ اَهْلَنَا الضُّرَّ فی غَیْبَتِکَ وَ فِراقِکَ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ مِنْ وِلائِکَ وَ مَحَبَّتِکَ فَاَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ مِنْ مَنِّکَ وَ فَضْلِکَ وَ تَصَدَّقْ عَلَیْنا بِنَظْرَةِ رَحْمَةٍ مِنْکَ اِنّا نَریکَ مِنَ الْمُحْسِنینَ
    (صفحه 4)
    متن تأییدیه حضرت آیت اللّه خزعلی مفسّر و حافظ کل قرآن کریم
    بسم اللّه الرحمن الرحیم
    هر زمانی را زبانی است یعنی در بستر زمان خواسته‌هایی نو پدید می‌آید که مردم آن دوران خواهان آنند. با وسائل صنعتی و رسانه‌های بی‌سابقه خواسته‌ها مضاعف می‌شود و امروز با اختلاف تمدن‌ها و اثرگذاری هر یک در دیگری آرمان‌های گوناگون و خواسته‌های متنوع ظهور می‌یابد بر متفکران دوران و افراد دلسوز خودساخته در برابر این هنجارها فرض است تا کمر خدمت را محکم ببندند و این خلأ را پر کنند همان‌گونه که علامه امینی با الغدیرش و علامه طباطبایی با المیزانش. در این میان نسل جوان را باید دست گرفت و بر سر سفره این پژوهشگران نشاند و رشد داد. جناب آقای دکتر محمد بیستونی رئیس هیئت مدیره مؤسسه قرآنی تفسیر جوان به فضل الهی این کار را بعهده گرفته و آثار ارزشمند مفسران را با زبانی ساده و بیانی
    (صفحه 5)
    شیرین، پیراسته از تعقیدات در اختیار نسل جوان قرار داده علاوه بر این آنان را به نوشتن کتابی در موضوعی که منابع را در اختیارشان قرار داده دعوت می‌کند. از مؤسسه مذکور دیدار کوتاهی داشتیم، از کار و پشتکار و هدفمند بودن آثارشان اعجاب و تحسینم شعله‌ور شد، از خداوند منان افاضه بیشتر و توفیق افزونی برایشان خواستارم. به امید آنکه در مراحل غیر تفسیری هم از معارف اسلامی درهای وسیعی به رویشان گشاده شود.
    آمین رب العالمین.
    21 ربیع الثانی 1425
    21 خرداد 1383
    ابوالقاسم خزعلی
    (صفحه 6)




    امضاء


صفحه 14 از 14 نخستنخست ... 41011121314

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi