❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
به نام نامی سبحان به عالم دیده وا کردم
خدا را با ولای چارده نورش صدا کردم
به امداد محمد تا محمد یک دعا کردم
رفتم دامن پاک اباجعفر نوا کردم
صدا کردم دعا کردم نوا کردم چها کردم
که ناگه دیده وا کردم بنور چارده معصوم
خدا را شکر این سائل نشد از لطف حق محروم
در این ماه خدا عبد خدا محبوب داور شد
چه عبدی؟ بنده ای که بابِ شهراللهِ اکبر شد
به یک معنا امام امّا به یک معنا پیمبر شد
همان که باقر هر علم، اول تا به آخر شد
ز اسم اعظمش اینک دلم از بس منور شد
رسیدم تا بجایی که خدا را در بغل دارم
در این ماه خدا من با خدا ماه عسل دارم
من از روز ازل گم بودم و راهم فتاد
اینجا معلّق ذره ای بودم که ناگه ایستاد اینجا
ز ((یَهدِی اللهِ نورِه)) بَر گرفتم اعتماد اینجا شدم
از روز میلادم غلامی خانه زاد اینجا
ز بختم حضرت زهرا مرا دستور داد اینجا
شناساندند قرآن را و عترت را بجان من
همین شد تا ابد از هر بدی خط امان من
خدا را شکر دلهامان بدست باقر افتاده
گدایان را سر و سامان بدست باقر افتاده
و دستان تمنّا مان بدست باقر افتاده
عبادات سحرهامان بدست باقر افتاده
سفرهای مُعلّامان بدست باقر افتاده
چه آقایی که بابایش پدر زن چون حسن دارد
سفر در پیش ، با جدش ، حسینِ بی کفن دارد
چه آقایی چه زیبا پا در این منظومه بگذارد
چه رفتار دل انگیزی عجب خلق خوشی دارد
چه زیبا در مدینه سر قدم آهسته بر دارد
برای کربلا رفتن زمان را لحظه بشمارد
که تا دستور زهرا را بخاطر خوب بسپارد
به یمن گریه بر جدّ غریبش نور می تابد
همه اسرار عالم را به نور روضه بشکافد
سه ساله با سه ساله همسفر از شهر یثرب شد
رسید آندم که در صحرای تف نزدیک مغرب شد
به روی نیزه سرهای بنی هاشم که غالب شد
بخون خورشید و ماه و انجم و خیل کواکب شد
همه دار و ندار خیمه ها را کوفه صاحب شد
فرار عمه ها بود و نگاه حسرت باقر امان
از گریۀ سجاد و آه حضرت باقر
از آنجا عهد با خود کرد تا دین را کند یاری
همه احکام که ، مانده معطّل را کند جاری
کند آیات قرآن را روایاتی شنیداری دهد
با نهضت روضه به اهل درد بیداری
منا را کربلا کرد و همه عمرش عزاداری
و فرمود آن امام راستین با مردم دنیا
خدا رحمت کند آنکس که امر ما کند احیا چه امری؟
امرِ دین احیاء گردد با حسین و بس
همه احکام ما اجراء گردد با حسین و بس
عدالت در جهان احصاء گردد با حسین و بس
و محوِ منکر و فحشاء گردد با حسین و بس
شهادتنامه ها امضاء گردد با حسین و بس
یقین احیای امر دین بجز امر ولایت نیست
هر آنکس نیست در این ره دل او را هدایت نیست
حیات طیبه آری صفات منکران هرگز
عطای فاطمه آری لقای دشمنان هرگز
ولای مرتضی آری لوای مشرکان هرگز
گلاب دوستان آری گل بیگانگان هرگز
نه آن تحریم می خواهیم نه این تکریم می خواهیم
که تنها تحت فرمان علی تسلیم می خواهیم
شاعر : محمود ژولیده
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
ای کوی تو قبله گاه مردم
همنام نبی امام پنجم
باشد چو قضا ، قدر مطیعت
هر گاه کنی به او تحکّم
جز جدّ گرامیت محمد
داری تو به انبیا تقّدم
در مکتب حکمت تو لقمان
آموخته علم از تعلّم
با دوستی تو می توان بود
از نعمت خلد در تنعّم
وز قهر خداست دشمن تو
از نار جهیم در تالّم
هر کسی که به کشتی ولایت
بنشست چه باکش از تلاطم
از عشق رخت به گلشن شوق
بلبل به نوا کند ترنّم
هر غنچه که بشکفد ز لعلت
یاد آور و می کند تبسّم
ز انوار جمال بی مثالت
تابان شده مهر وماه و انجم
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
خواهم امشب باز شيدايى كنم
از در رحمت تمنّايى كنم
تا شوم دور از تمام هرچه زشت
سير، در گلزار زيبايى كنم
گرچه خوارم، دم ز گلها مىزنم
ياد گل، ياد گل آرايىكنم
مدت كوتاه عمر خويش را
صرف خدمت نزد مولايى كنم
از همين كوتاه خدمت، تاابد
زندگى در لطف و آقايى كنم
آمدم نوشم مى از شير و رُطب
بر در ميخانه ماه رجب
اى رجب ميخانه حيدر تويى
مِى تويى، باده تويى، ساغر تويى
طعم تو گرديده احلى من عسل
گوشهاى از وسعت كوثر تويى
راه درك ليلةالقدر على
بهر شيعه تا صف محشر تويى
ماه شعبان بر تو كرده اقتدا
باعث توفيق پيغمبر تويى
مطلعت زيباترين روز خداست
ميزبان حجت داور تويى
حسن مطلع در تو باشد لطف يار
شد رخ زيباى باقر آشكار
او شعيب عترت پيغمبر است
باقر درياى علم داور است
مفتخر بر نام او هستيم ما
اين كلام يك امام و رهبر است
اول خير آخر خير اصل خير
اين محمد، سفره دار كوثر است
بى رواياتى كه از او آمده
دين ما تا روز محشر ابتر است
سائل علمش مراجع گشته اند
وسعت علمش ز هركس برتر است
او كه باشد بهترين مولاى من
مادرش شد فاطمه بنت الحسن
مادرش از فاطمه تصوير داشت
دربرش آئينه تقدير داشت
پاكتر از آب زمزم خُلق او
رزق و سهم از آيه تطهير داشت
او كه باشد دختر بيت كريم
حُسن بابايش در او تأثير داشت
نِى به دامانش گرفته كودكى
او به دامان خضر راهى پير داشت
تا كند مارا غلام درگهش
در نگاه چشم خود زنجير داشت
ما غلام حضرت باقر شديم
بر مَرام غير او كافر شديم
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
پیک شادی به شادمانی گفت
آفرینش دوباره پرشوراست
درسپیده دم طلوع وظهور
آسمان وزمین پرازنوراست
نورصبح ازسپیدۀ علم است
این سپیده پدیدۀ علم است
شب نشینان عالم ملکوت
همه سوی زمین نگه کردند
روی دامان مهر مه دیدند
کسب نور از فروغ مه کردند
روز میلاد ماه خورشید است
روشن این مه زنور توحید است
همۀ عرشیان به هم گفتند
سید الساجدین گلی دارد
تا شکر خدا به جا آرد
درمصــلا نمــاز بگذارد
همه این شوق وشور را دیدند
سِر الله و نــور را دیــدتــد
همه اصحاب معرفت دارند
شوق بشنیدن کلام تو را
با شکوه و به احترام و وضو
روی لب می برند نام تو را
ای ز وصف و ز مدح بالاتر
گفته بر تو سلام پیغمبر
ای که بر رهروان علم وشرف
گنج علم وشرافت آوردی
تو به کانون عشق ومکتب علم
درفضیلت هشام آوردی
مکتب تو فقیه پرور بود
دانشت مهر سایه گستر بود
هرکه شد تشنۀ محبت تو
جام عشق و وفا به او دادی
به کمیت و به حمیری نوری
زسحــرگاه آرزو دادی
هرکه مهر شما محبت اوست
سند افتخار خدمت اوست
من که از ساحل محبت تو
رو به دریای جود آوردم
برتو و خاندان اطهر تو
احترام و درود آوردم
به «وفائی» تو التفاتی کن
نذر مسکین خود زکاتی کن
شاعر : استاد سید هاشم وفایی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
اى مهر دل فروز، در آسمان علم
وى یار مه جبین، یا باقرالعلوم
اى حجت خدا، ما را شفیع شو
در روز واپسین، یا باقرالعلوم
میلاد امام محمد باقر علیه السلام خجسته باد . . .
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
شهر مدینه غرق شادى بود آن شب
آکنده از بانگ منادى بود آن شب
آن شب شفق آیینهدار لطف حق بود
چشم انتظار جلوه نص علق بود
آن شب قلم، شمشیر خود را تیز میکرد
پیمانه اندیشه را لبریز میکرد
آن شب منادى داد عدل و داد میزد
بین زمین و آسمان فریاد میزد
کاى اهل عالم قلب عالم منجلى شد
نام محمد زنده از نام على شد
ماه رجب را عزم جولان ساز گردید
یعنى گره از کار رجعت باز گردید
باید زمان آیینهدار راز گردد
درهاى رحمت بر رخ ما باز گردید
باید سحر شعر طلوع فجر خواند
بهر سپیده، آیههاى قدر خواند
اینک شکوه علم را تفسیر باید
کلک قضا را قدرت تحریر باید
آلاله باید باده، در پیمانه ریزد
گلواژهها در مقدم جانانه ریزد
کامشب شب مرگ غم و وقت سرور است
هنگامه آزادى و میلاد نور است
جولان جشن پنجمین مولاست امشب
عید علوم کل ما فیهاست امشب
امشب شب پیدایش بحر العلوم است
آکنده از شور و شعف، قلب عموم است
خورشید علم از شهر یثرب سر زد امشب
ارض و سما، فریاد شادى بر زد امشب
ماه جمادى عزم رفتن ساز کرده
دریاى هستى را سرا پا ناز کرده
آیینهدار نهضت فرداست امشب
میلاد پیک روز عاشوراست امشب
هنگامه شادى زین العابدین است
میلاد مسعود امام پنجمین است
آمد به دنیا آنکه نامش جاودانى است
روشنگر آئین و راه زندگانى است
آمد به دنیا مظهر یکتاپرستى
احیاگر دین خدا در ملک هستى
آمد به دنیا تشنه جام محمد (ص)
همفکر و همآئین و همنام محمد (ص)
از کوشش او دین حق پاینده گردد
از دانش او علم و دانش زنده گردد
احمد به وصفش با على تفسیر گوید
زهرا ز یمن مقدمش تکبیر گوید
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)