خدایا، تو همانی که در شداید و مصائب تو را خواندم،
اجابت کردی، و اگر شکرت کردم، افزونم دادی.
خدایا، تو را به کدام نامت بخوانم که تمام نام هایت مقدس است؟
تو را به عطایت بخوانم یا به جلالت؟
به رحمانیتت؟ به مهربانیات یا به معبودیتت ؟
به جود و کرمت یا به عفو و بخششت؟
ای خدای کعبه! ما را از خودمان برهان و به خودت برسان.
اکنون که ما را در مقام ابراهیمت جای داده ای،
اکنون که لباسی محرمیّت را به تن کرده ایم و وجودمان را از پلیدیها زدوده ایم،
اکنون که میان صفا و مروه فقط یا رب، یا رب زمزمه میکنیم
و اکنون که در چشمه زمزم ایستاده ایم و صدای لبیک از این چشمه میجوشد؛
اکنون که در عرفات مناجات، در مقام تعظیم در برابر تو ایستاده ایم،
به ما نشان ده که چه بودیم و چه هستیم.
یا قابِلَ التَّوْباتِ، من اینجا نیامده ام که توبه کنم و توبه بشکنم،
من آمده ام که در مقام بنده ناچیز، در برابر جلال و بزرگی ات به خاک بیفتم
و وجودم را از تاریکیها بزدایم و تنها نیازمند تو باشم.
دستهایم را در مقام سپاس در آستان تو بالا میگیرم و فریاد میزنم
أَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ فقیر و خسته به درگاهت آمدم،
رحمی! که جز ولای توام نیست هیچ دستاویز.